مهربانم رفت در وقت سحر ، می بینی ام ؟
مهربانم رفت در وقت سحر ، می بینی ام ؟
هر چه از دل گفتمش شد بی ثمر ، می بینی ام ؟
جرم من این بود من عاشق شدم ، خندید او
در جوابم خویش زد راه دگر ، می بینی ام ؟
ای شقایق ! من غریبم او مرا باور نکرد
ساقه ام را چید اما با تبر ، می بینی ام ؟
چون سیاوش ز آتش عشقش دل من رد نشد
آتشی بگرفته ام با چشم تر ، می بینی ام ؟
نام من را برد چون تار دلش با ضربه ای
ضرب سوم بخت من شد کوک در ، می بینی ام ؟
عشق من برخیز و بنگر روزگارم در قفس
ریختم از داغ تو من بال و پر ، می بینی ام ؟
خرمم آن روز من گر بینمش با دلخوشی
آرزوی شادیت دارم به سر ، می بینی ام ؟
آه ” ساسان ” تا ابد افسوس باشد ذکر دل
مانده ام تنها و اشکم بی اثر ، می بینی ام ؟
هر چه از دل گفتمش شد بی ثمر ، می بینی ام ؟
جرم من این بود من عاشق شدم ، خندید او
در جوابم خویش زد راه دگر ، می بینی ام ؟
ای شقایق ! من غریبم او مرا باور نکرد
ساقه ام را چید اما با تبر ، می بینی ام ؟
چون سیاوش ز آتش عشقش دل من رد نشد
آتشی بگرفته ام با چشم تر ، می بینی ام ؟
نام من را برد چون تار دلش با ضربه ای
ضرب سوم بخت من شد کوک در ، می بینی ام ؟
عشق من برخیز و بنگر روزگارم در قفس
ریختم از داغ تو من بال و پر ، می بینی ام ؟
خرمم آن روز من گر بینمش با دلخوشی
آرزوی شادیت دارم به سر ، می بینی ام ؟
آه ” ساسان ” تا ابد افسوس باشد ذکر دل
مانده ام تنها و اشکم بی اثر ، می بینی ام ؟
۱.۲k
۲۱ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.