اوکی

#اوکی
صبح
+رفتیم قسمت مسابقه ها استرس داشتم که تهیونگ گفت
-استرس داری
+اوهوم
-دستشو گذاشت روی دستش
+(چیکار میکنه واییی قلبم چرا تند میزنه هوفففف)ممنون
-🙂
...
+گربه لاین جلومو پوشش بده
#باشه
@من یکیشونو کشتم
+خوبه...هوراااا بردیم لیلیلی
....
؟خانم اسمایلینگ چه استراژی استفاده میکنید مراحلشو میتونید بگید
+اومم اینو نمیتونم بگم ولی از استراژی چهار به یک استفاده میکنیم
؟خب مردم عزیز ایم مصاحبه همین جا تموم میشه
...
+خب پس فردا دوباره مسابقه داریم؟؟
~اره
+خوبه

ویو خونه
+می خوام با کیم جونگ سوک مسابقه بدم
@اونم قویه باید حواست باشه
+اوکی
∆همه دور جنی جمع شده بودن بجز تهیونگ اونا بازی میکردن و لایو استریم گرفته بودن که جنی برد و جونگ سوک برادر کوچکتر و چینی کره ای تهیونگه و اونم عاشق جنی شده بود و پایکاهشون دقیقا یک کیلومتر با پایگاه اصلی فاصله داشت
فردا
+بیدار شدم کارامو کردم و رفتم پایین که در زده شد درو باز کردم که...
دیدگاه ها (۰)

که جونگ سوک رو دیدم اومد داخل اومد و با سرعت جلو که من پشت پ...

لباس جنی

که گوشیم زنگ خورد +عه کاملیا-کاملیا+دوست نیوزلندیم-اک+هلو......

که تهیونگو دیدم با صورت شبیه گوجه رفتم پشت سرش و سرمو انداخت...

پارت ۲۱ فیک دور اما آشنا

پارت دهم گمشده ای شرق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط