یک سو تویی و حادثه ی چشم سیاهت

.یک سو تویی و حادثه ی چشم سیاهت
یک سو منم و حسرت یک لحظه نگاهت

از حسرت دیدار همینقدر بدان که
همرنگ شده بخت من و موی سیاهت

آواره ی دیدار توأم ، کوچه به کوچه
آواره ترم می کند امید پناهت

بر گردنم ای کاش گناه تو بیفتد
زیبایی بی حدت اگر هست گناهت

دلتنگ ترین پنجره ام در همه ی شهر
بی تابم و دلباخته ی صورت ماهت

من راه نشان داده ام عمری به رقیبان
با ریختن خون دلم بر سر راهت

از فاصله ی دور ببین سوختنم را
پروانه ای و دوری از این شمع صلاحت

زیبایی و مشغول تماشای تو یک شهر
دلتنگم و در حسرت یک لحظه نگاهت...
💜
دیدگاه ها (۰)

.🔴🔹️این دولت کیست؟ آقای رئیسی یا قالیباف ؟🔹️بر اساس گزارشهای...

این کنار رفتن پرده‌ها و بیرون ریخته شدن مکنونات، حقیقتا قیمت...

روز جهانی دوقلوها یا چند قلوها در ۱۲ مه میلادی و ۲۲ اردیبهشت...

تنها جایی که ارزوی برگشت به گذشته دارند#نوستالژی-من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط