شده ام عاشق تو وای که حالا چه کنم

شده ام عاشق تو، وای که حالا چه کنم؟
مانده ام در طلبت غرق تمنا چه کنم؟

گفته بودی که رعایت کنم آن حد و حدود
من پذیرفتم و حالا نشد اما ، چه کنم؟

تو پر از خاطره ای، داشتنت حق من است
با دل من تو بگو حق خودم را چه کنم؟

دل من هر نفس و لحظه فقط با یادت
می شود شاعر و دیوانه و شیدا چه کنم؟

همه را از دل من عشق تو بیرون کرده
مانده ای در دلم اما تک و تنها چه کنم؟

می سپارم به تو این دغدغه ها را ، اما
تو نباشی ، تو بگو ، با غم دنیا چه کنم؟

خسته ام جز تو دگر از همه چیز و همه کس
تو بگو با دل افسرده لبریز تمنا چه کنم
دیدگاه ها (۱۳)

ﺩﺭ ﺩﻝ ﻫﺮ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﻧﻔﺮﯼ ﻫﺴﺖ ... ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖﺑﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﻈﺮﺵ ﺑﺎﺯ ﺩﺭﯼ ﻫﺴ...

سلام تولد رزگل عزیزو مهربونه بازبانی ساده میگم رزگلم تولدت م...

درد اگر به دل دهی ، دل که إبا نمی‌کند .درد اگر ز دل رود ، غم...

یادآن روزهای شورانگیز یادت هستآن ت بسمهای پشت میزیادت هستشیط...

چه کنم با دل خود ؛ با تو بمانم یا نه..؟با صدای غزلم از تو بخ...

صبر کن عشق تو تفسیر شود بعد برو یا دل از ماندن تو سیر شود بع...

شاخه نباتم💙🫂🖇من چه میدانستم بودنت این همه حال خوش دارد. نمید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط