روباهی شتری را خفته دید، خواست که با وی شوخی کند؛ پس دم خ
روباهی شتری را خفته دید، خواست که با وی شوخی کند؛ پس دم خود را بر دم شتر گره زد.
شتر برخواست و روباه در هوا تلو تلو خوران معلق ماند.
رندی او را دید و گفت: این چه حالتست؟
روباه گریان و نالان گفت این است نتیجه وصلت با بزرگان…
این روایت درستتر است چرا که اگر جناب دری نجفآبادی پدر همسرتان نبود و این وصلت با بزرگان صورت نمیگرفت نهایت هنرتان گفتن: "تقصير من و امثال منه" بود ؛ گَله ای پست میگیرید، شتری منصوب میشوید ولی این را بدانید شترسواری دولا دولا نمیشود..
شتر برخواست و روباه در هوا تلو تلو خوران معلق ماند.
رندی او را دید و گفت: این چه حالتست؟
روباه گریان و نالان گفت این است نتیجه وصلت با بزرگان…
این روایت درستتر است چرا که اگر جناب دری نجفآبادی پدر همسرتان نبود و این وصلت با بزرگان صورت نمیگرفت نهایت هنرتان گفتن: "تقصير من و امثال منه" بود ؛ گَله ای پست میگیرید، شتری منصوب میشوید ولی این را بدانید شترسواری دولا دولا نمیشود..
۸۸۸
۱۴ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.