حریفان را کجا گویم حسب الحال تنهایی
حریفان را کجا گویم حسب الحال #تنهایی
خوشا جان و تنی کاینجا شود پامال تنهایی
ز جمع فتنه انگیزان گریزانم، گریزانم
به هر جا رفتهام آسیمه سر دنبال تنهایی
#طبیعت خنجر خشم و خشونت کاشت در خاکم
مگر زین خاکدان بیرون پَرَم با بال تنهایی
غمین از هم نشینان رفتهام دنبال تنهایی
که نتوان جَستن از نکبت مگر با بال تنهایی
من از جمع زبان داران ندیدم جز زبان بازی
چه زیبا قصه میگوید حکیم لال تنهایی
در آغوش تو راز عشق بهتر میتوان گفتن
عروس خاطر صاحبدلان ای زال تنهایی
از آن سیمرغ بر قاف تجرد آشیان دارد
که پی برده است باری بر هوا و حال تنهایی
مقیم کوی تنهایی ندارد بیم بیماری
که تیمارش کند هر دم طبیب الحال تنهایی
به هر دشتی که میخواهی درخت دوستی بنشان
که بی باران و بیحاصل ندیدم سال تنهایی
شبی با جام تنهایی لبی از باده تر کردم
کتاب عشق بگشودم گرفتم فال تنهایی
سروش ملک استغناء بگفت آهسته در گوشم
اگر آرامِ جان خواهی برو دنبال تنهایی
سری خواهم سری خواهم ز شور عشق شوریده
دلی خواهم که باشد مست و مالامال تنهایی
ز بس تنهای تنهایم، غم، این ناخوانده مهمان بین
چه مشتاقانه میآید به استقبال تنهایی
خوشا جان و تنی کاینجا شود پامال تنهایی
ز جمع فتنه انگیزان گریزانم، گریزانم
به هر جا رفتهام آسیمه سر دنبال تنهایی
#طبیعت خنجر خشم و خشونت کاشت در خاکم
مگر زین خاکدان بیرون پَرَم با بال تنهایی
غمین از هم نشینان رفتهام دنبال تنهایی
که نتوان جَستن از نکبت مگر با بال تنهایی
من از جمع زبان داران ندیدم جز زبان بازی
چه زیبا قصه میگوید حکیم لال تنهایی
در آغوش تو راز عشق بهتر میتوان گفتن
عروس خاطر صاحبدلان ای زال تنهایی
از آن سیمرغ بر قاف تجرد آشیان دارد
که پی برده است باری بر هوا و حال تنهایی
مقیم کوی تنهایی ندارد بیم بیماری
که تیمارش کند هر دم طبیب الحال تنهایی
به هر دشتی که میخواهی درخت دوستی بنشان
که بی باران و بیحاصل ندیدم سال تنهایی
شبی با جام تنهایی لبی از باده تر کردم
کتاب عشق بگشودم گرفتم فال تنهایی
سروش ملک استغناء بگفت آهسته در گوشم
اگر آرامِ جان خواهی برو دنبال تنهایی
سری خواهم سری خواهم ز شور عشق شوریده
دلی خواهم که باشد مست و مالامال تنهایی
ز بس تنهای تنهایم، غم، این ناخوانده مهمان بین
چه مشتاقانه میآید به استقبال تنهایی
۷.۰k
۰۶ مهر ۱۳۹۹