شجاعت بهنام در تعویض پرچم ها
شجاعت بهنام در تعویض #پرچمها
شهید #بهنام_محمدی
متولد : ۱۲ بهمن ۱۳۴۵
شهادت : ۲۸ مهر ۱۳۵۹
#ادامه_متن👇
یک روز بهنام وقتی که #پرچم_عراق را بالای یکی از ساختمانهای بلند #خرمشهر میبیند، بهطور نامحسوسی خود را به ساختمان رسانده و به دور از چشم بعثیها پرچم ایران را جایگزین پرچم عراق میکند،
واقعا دیدن پرچم ایران بر فراز آن قسمت اشغال شده #خرمشهر روحیه مضاعفی را در بچهها ایجاد کرده بود، و جالبتر اینکه عراقیها تا ۱۸ آبان متوجه این موضوع نشده بودند.
بهنام بعد از تعویض پرچم نزد ما آمده بود، دست او هنگام #تعویض_پرچم به دلیل ضخامت طناب، و سرعتی که در پایین کشیدن پرچم عراق و بالا بردن پرچم کشورمان داشت، مجروح شده بود.
به گروهبان مقدم گفتم باند بیاورد و دست بهنام را #پانسمان کند، مقدم باند را از کولهاش بیرون آورد، اما بهنام اجازه پانسمان دستش را نمیداد و با دویدن به دور من، مقدم را به دنبال خود میکشاند،
به بهنام گفتم «چرا نمیایستی؟! میخواهد پانسمانت کند تا زخمت چرک نکند»؛ بهنام رو کرد به من و گفت «باند را بگذارید برای #سربازانی که مادر ندارند و تیر میخورند.»
هرچه سعی کردیم این نوجوان ۱۳ ساله اجازه نداد دستش را ببندیم، او یک #مشت_خاک روی دستش ریخت و رفت.
همراه با #پدران_آسمانی
..........................................
💟 ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
🆔 @Pedaran_Asemani
شهید #بهنام_محمدی
متولد : ۱۲ بهمن ۱۳۴۵
شهادت : ۲۸ مهر ۱۳۵۹
#ادامه_متن👇
یک روز بهنام وقتی که #پرچم_عراق را بالای یکی از ساختمانهای بلند #خرمشهر میبیند، بهطور نامحسوسی خود را به ساختمان رسانده و به دور از چشم بعثیها پرچم ایران را جایگزین پرچم عراق میکند،
واقعا دیدن پرچم ایران بر فراز آن قسمت اشغال شده #خرمشهر روحیه مضاعفی را در بچهها ایجاد کرده بود، و جالبتر اینکه عراقیها تا ۱۸ آبان متوجه این موضوع نشده بودند.
بهنام بعد از تعویض پرچم نزد ما آمده بود، دست او هنگام #تعویض_پرچم به دلیل ضخامت طناب، و سرعتی که در پایین کشیدن پرچم عراق و بالا بردن پرچم کشورمان داشت، مجروح شده بود.
به گروهبان مقدم گفتم باند بیاورد و دست بهنام را #پانسمان کند، مقدم باند را از کولهاش بیرون آورد، اما بهنام اجازه پانسمان دستش را نمیداد و با دویدن به دور من، مقدم را به دنبال خود میکشاند،
به بهنام گفتم «چرا نمیایستی؟! میخواهد پانسمانت کند تا زخمت چرک نکند»؛ بهنام رو کرد به من و گفت «باند را بگذارید برای #سربازانی که مادر ندارند و تیر میخورند.»
هرچه سعی کردیم این نوجوان ۱۳ ساله اجازه نداد دستش را ببندیم، او یک #مشت_خاک روی دستش ریخت و رفت.
همراه با #پدران_آسمانی
..........................................
💟 ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
🆔 @Pedaran_Asemani
۴.۲k
۰۹ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.