پارت ۷
سوار موتور شدم سریع رفتم سمت کافه لباس ها دست میتسویا بود
وارد کافه شدم
یوکی:سلام بچهها
همه: سلام
یوکی:مایکی بستنی کی خورده-_-
ولش..
ببخشید میشه برای همه بستی بیارید
؟:چشم
همه: مرسیییییییی
یوکی:خواهش
میتسویا:دستت درد نکنه اگه نبودی به این زودی تموم نمیشد
یوکی:خواهش
مایکی:عالیه برید بپوشید با موتور هامون بریم بیرون
همه: بریم
یوکی: من دخترم-_-
کازو:اشکال نداره در بیار همی..
باجی:زشته خاک تو سر منحرفت کنن*زدن پس کله کازو
کازو: آخ..باش
یوکی:کازو...
کازو:بله
یوکی: فرار کن
کازو: چرا
دراکن:مایکی الان میاد
مایکی:بگو ببخشید غلط کردم
کازو:ببخشید خانم یوکی غلط کردم
پا چین: *از خنده زیاد داره زمین رو گاز میگیره
میتسویابچم پاکه داره با نگاه خاک تو سرتون نگامون میکنه-_-
بستنیمونو خوردیم سوار موتور شدیم توی خیابون ها میگشتم یه چنتا پسر که لباسشون بنفش بود اومدن سمتمون
؟: گنگ تومان چقدر مسخره
؟؟: اینجا جای بچه بازی نیست برید خونتون
؟؟؟:فعلا ازتون میگذریم ولی یه بار دیگه پیداتون بشه رحم نمیکنیم
یوکی:برید گمشید با اون لباس مسخرتون زورتون به کوچیکتر خودتون میرسه که با ما درگیر شدید
؟:ای بچه زبون دراز
؟؟: ولش رئیس بزار خوش باشن
خدافظ دیگه اینورا پیداتون نشه
یوکی:پس خداحافظی هم بلد بودید ما هرجا میخوایم میریم به شما آشغالا ربطی نداره *نگاه ترسناک
؟:بریم
بعد با موتورشون رفتن
یوکی:زشته براتون شما باید از من دفاع میکردید نه من زشته به خدا-_-
همه:ببخشید
دراکن:ببخشید کی
یوکی: اشکالی ندارد من آبجی همتونم از همتون محافظت میکنم در هر شرایطی رو من حساب کنید*لبخند کیوت
همه:مرسیییییییی کییییییی
یوکی:از حالا کی صدام کنید لقبم هم مار سفید
همه:چه خفنننننننن
میتسویا: پروانه سفید بهتره
دراکن: اژدها سفید
مایکی: نچ دورایاکی
همه: -_-
یوکی: مایکییییی دورایاکییییی شدددد لقب آخههههه
مایکی: من بهت میگم دورایاکی کوچولو
یوکی: باش یه فکری چطوره بریم ساحل؟
همه به غیر از مایکی: آرهههه
مایکی:کی میخوای ما رو دید بزنی؟
پسرا:*سرخ@_@
یوکی: چرا باید دید بزنم من بچه پاکیم..@_@
مایکی:@_@ اوک
پاچین وکازو:ایوللللل
من:بریم مایو برداریم **** ایجا همو میبینیم
همه:اوک
مایکی: راستی کی مایوت دست اما هست
یوکی: راست میگی ولی اون خیلی بازه
مایکی: اشکال نداره
یوکی: اوک
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.