یکی بود یکی نبودزیر گنبد کبود دختری نشسته بود

یکی بود یکی نبود......زیر گنبد کبود دختری نشسته بود......چشم به راه و منتظر خواستگاراش کرور کرور......یکی شل یکی چلاق ....یکیش چی؟ کووور....دختر قصه ما خوشکل و ناز چیش میرفت....به مردای صد من یه غاز.......یه شبی از اون شبا ک منتظر نشسته بودو چشم راه.......زیر سو سو زدنای نور ماه......یهو دید بگین چی دیددد؟.... دید داره میاد یه اسب
#اسب_سفید_پادشاه💕
دیدگاه ها (۵)

یـهـ چـیـزیـ بـگـمـ....؟؟؟؟😕 امـشـبـ حـســـ کـردمـ..!😶 زیـاد...

مـن کـسـیـو اذیـت نـمـیـکـنـمـ..😶 فـقـط کـمـی خـسـتـمـ....😊 ...

خواهش میکنم ، بی حوصلگی هایم را ببخش ، بدخلقی هایم را فراموش...

بـــِــه هـــَــر اُسکـــولی دو خـــَــط مـــی خــَنـــدیبای...

WISH MEET YOUPART 6ویو ا/ت. با زحمت از بین ون همه جمعیت ومدم...

#my_Black_life2 پارت²³(پارت آخر فصل۲)[راستش یه ایده هایی دار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط