زمستان سال گذشته سردیِ عجیبی داشت...
زمستان سال گذشته سردیِ عجیبی داشت...
عجـــــیب سرد...
سردی اش تا مـــــغـزِ استخوانم نفوذ میکرد...
هر روزش سَرد تر از دیروز...
و مـــن هر روزم سِر تر از دیروز...
گویی زمستان چشیدن سرمایش را به من تمرین میداد...!
به سختی ، اما بالاخره آن سه ماه را گذراندم...
به تابستان رسیدم و از سرما یخ زدم!
زمستان میدانست قراراست عاشق شوم!!
اما انگار زیادی دلش به سرمایش خوش بود !!!
#مهدیه_رحیمی
عجـــــیب سرد...
سردی اش تا مـــــغـزِ استخوانم نفوذ میکرد...
هر روزش سَرد تر از دیروز...
و مـــن هر روزم سِر تر از دیروز...
گویی زمستان چشیدن سرمایش را به من تمرین میداد...!
به سختی ، اما بالاخره آن سه ماه را گذراندم...
به تابستان رسیدم و از سرما یخ زدم!
زمستان میدانست قراراست عاشق شوم!!
اما انگار زیادی دلش به سرمایش خوش بود !!!
#مهدیه_رحیمی
۴۱۷
۲۱ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.