شانه ات که نبود

شانه ات که نبود
گریه را فراموش کردم
برای همیشه

@tanzoroon_ir
دیدگاه ها (۳)

بشارتی به من از کاروان بیارای عشق...همیشه رفتن و رفتن،از آمد...

لبخندتدهن کوه را به آب انداختبعد از این آبشار نام گرفت

من هستمتو هم هستییکی قسمت را صدا بزند ...

چه انتظار عجیبی نشسته در دل ماهمیشه منتظریم وکسی نمی آید... ...

من قوی نیستم همیشه تظاهربه قوی بودن کردم همیشه زخم دلم دردمی...

❤️‍🔥سکوتم را به باران هدیه کردمتمامی زندگی ام گریه کردم نبود...

جوری که سر این سکانس ها گریه کردم رو هیچوقت فراموش نمیکنم😭🤧ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط