ای خوشا روزا که ما معشوق را مهمان کنیم

ای خوشا روزا که ما معشوق را مهمان کنیم
دیده از روی نگارینش نگارستان کنیم

گر ز داغ هجر او دردی است در دل‌های ما
ز آفتاب روی او آن درد را درمان کنیم

چون بدست ما سپارد زلف مشک افشان خویش
پیش مشک افشان اوشاید که جان قربان کنیم

آن سر زلفش که بازی می کند از باد عشق
میل دارد تا که ما دل را در او پیچان کنیم

او به آزار دل ما هر چه خواهد آن کند
ما به فرماiن دل او هر چه گوید آن کنیم

این کنیم و صد چنین و منتش بر جان ماست
جان و دل خدمت دهیم و خدمت سلطان کنیم

آفتاب رحمتش در خاک ما درتافته‌ست
ذره‌های خاک خود را پیش او رقصان کنیم

ذره‌های تیره را در نور او روشن کنیم
چشم‌های خیره را در روی او تابان کنیم

چوب خشک جسم ما را کو به مانند عصاست
در کف موسی عشقش معجز ثعبان کنیم

گر عجب‌های جهان حیران شود در ما رواست
کاین چنین فرعون را ما موسی عمران کنیم

نیمه‌ای گفتیم و باقی نیم کاران بو برند
یا برای روز پنهان نیمه را پنهان کنیم🍃 🌸 🍃
#فـــــــــــــــــــؤاد.۱۳۹۶/۱۰/۹
لینک.جدید.کانال.عاشقانه.من.در.تلگرام
https://t.me/moonlightyy/AAAAAEUuSeCdhQ_sJTR6_A
https://t.me/foad6831/AAAAAE0usvWYv28L5Uu4gg
دیدگاه ها (۱۵)

#بــــــدون_مخاطــــــــــــــــــببه همان قدر که چشم تو پر...

صداقتـــــــــــــــــ ممکن استـــــــــــــــ دوستان زیادیـ...

بــی‌خـــیــــال هـمــهٔ مـــردم شــــهـرتــا خــــــــودت ...

چه کسی ﮔﻔﺘﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﻃﻼﺳﺖ؟ﻣﻦ ﻣﺰﻩ ﻣﺰﻩ ﺍﺵ ﮐﺮﺩﻡ ...ﺯﻣﺎﻥ ﻋﯿﻦ الکل اس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط