شعرطنز دایم سرما میخورم
#شعر_طنز دایم سرما میخورم!
هفتهای یک بار سرما میخورم
قبل هر دیدار، سرما میخورم
گرم هستم لحظه خوابم ولی
تا شوم بیدار سرما میخورم
تا که قدری پول آید در حساب
میشوم بیمار، سرما میخورم
من سرم گرم است با کارم ولی
چون شوم بیکار، سرما میخورم
گاه از حافظ شوم گرمازده
گاه با عطار سرما میخورم
فرض کن بردم شبی اسکار را
موعد اسکار سرما میخورم
در فراق یار، یارو سکته کرد
در فراق یار سرما میخورم
داخل باغ و بیابان گر رود...
توی دستم خار، سرما میخورم
«موج سرما، برف و بارش، ابر و باد»
لحظه اخبار سرما میخورم!
امیرحسین خوش حال
هفتهای یک بار سرما میخورم
قبل هر دیدار، سرما میخورم
گرم هستم لحظه خوابم ولی
تا شوم بیدار سرما میخورم
تا که قدری پول آید در حساب
میشوم بیمار، سرما میخورم
من سرم گرم است با کارم ولی
چون شوم بیکار، سرما میخورم
گاه از حافظ شوم گرمازده
گاه با عطار سرما میخورم
فرض کن بردم شبی اسکار را
موعد اسکار سرما میخورم
در فراق یار، یارو سکته کرد
در فراق یار سرما میخورم
داخل باغ و بیابان گر رود...
توی دستم خار، سرما میخورم
«موج سرما، برف و بارش، ابر و باد»
لحظه اخبار سرما میخورم!
امیرحسین خوش حال
- ۱.۲k
- ۰۸ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط