تنها یک زن می تواند
تنها یک زن می تواند
*همزمان که روی صندلی نشسته است
و دامنِ کوتاه اش را*
*می کشد روی ران هایش
کمی آن طرف تر*
*چشم هایش را بفرستد دنبالِ شعری که
روی سینه ی مردی لَم داده است*
*و با آفتاب به صراحتِ دریا حرف می زند!
زن ها*
*هر کجا که بخواهند می نشینند
و هر طور که بخواهند*
دنیا را
*از پشتِ زیبایی شان
می بینند!*
*همزمان که روی صندلی نشسته است
و دامنِ کوتاه اش را*
*می کشد روی ران هایش
کمی آن طرف تر*
*چشم هایش را بفرستد دنبالِ شعری که
روی سینه ی مردی لَم داده است*
*و با آفتاب به صراحتِ دریا حرف می زند!
زن ها*
*هر کجا که بخواهند می نشینند
و هر طور که بخواهند*
دنیا را
*از پشتِ زیبایی شان
می بینند!*
۳۹۳
۰۸ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.