از شوق و ذوق آیه ها،
از شوق و ذوق آیه ها،
دیشب نشستم گوشه ای…
اشکم چکید بر گونه ام،
یارب ندارم توشه ای…
با گریه های نیمه شب،
با کوله باری از گناه…
آمد به سویت بنده ات،
با ذکر و یاد و اشک وآه…
شرمنده ام یارب ببخش،
قلب و دلم تیره شده…
بر باب رحمت ای خدا،
چشمان من خیره شده…
در دام شیطان و هوس،
افتادم و غافل شدم…
در اوج عصیان و گناه،
از یاد تو غافل شدم…
غرق گنه بودم ولی،
امشب به سویت آمدم…
اغفر ذنوبی یا غفور،
با آیه هایت آمدم…
گفتم که من تنها شدم،
گفتی که من هستم قریب…
از رحمتت بر من ببخش،
ای آشنای هر غریب…
با توبه هایم آمدم،
چشم انتظار رحمتت…
این بنده عاصی خود،
یارب مران از درگهت…
دیشب نشستم گوشه ای…
اشکم چکید بر گونه ام،
یارب ندارم توشه ای…
با گریه های نیمه شب،
با کوله باری از گناه…
آمد به سویت بنده ات،
با ذکر و یاد و اشک وآه…
شرمنده ام یارب ببخش،
قلب و دلم تیره شده…
بر باب رحمت ای خدا،
چشمان من خیره شده…
در دام شیطان و هوس،
افتادم و غافل شدم…
در اوج عصیان و گناه،
از یاد تو غافل شدم…
غرق گنه بودم ولی،
امشب به سویت آمدم…
اغفر ذنوبی یا غفور،
با آیه هایت آمدم…
گفتم که من تنها شدم،
گفتی که من هستم قریب…
از رحمتت بر من ببخش،
ای آشنای هر غریب…
با توبه هایم آمدم،
چشم انتظار رحمتت…
این بنده عاصی خود،
یارب مران از درگهت…
۱.۸k
۰۸ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.