آقای شهردار
#آقای_شهردار
می گفت: به مادرم گفتم ننه بالاخره رفتم جبهه و کسی شدم
مادرم ذوق کرد و گفت: ننه فدات بشه می دونستم تو آخرش یه چیزی می شی
خب ننه چیکاره؟
گفتم: شهردار
فداش بشم نذاشت حرف از دهنم در بیاد کل محله فهمیدن من شهردار شدم قربونش برم ننه ام نمی دونست شهردار تو جبهه کارش شستن ظرفهاست و جارو کردن سنگره
مادره دیگه دوست داره بچه اش یه کاره ای بشه...
#والدین
#مادر
#کودک
#شهردار
#شهدا
#مردان_بی_ادعا
می گفت: به مادرم گفتم ننه بالاخره رفتم جبهه و کسی شدم
مادرم ذوق کرد و گفت: ننه فدات بشه می دونستم تو آخرش یه چیزی می شی
خب ننه چیکاره؟
گفتم: شهردار
فداش بشم نذاشت حرف از دهنم در بیاد کل محله فهمیدن من شهردار شدم قربونش برم ننه ام نمی دونست شهردار تو جبهه کارش شستن ظرفهاست و جارو کردن سنگره
مادره دیگه دوست داره بچه اش یه کاره ای بشه...
#والدین
#مادر
#کودک
#شهردار
#شهدا
#مردان_بی_ادعا
۳.۰k
۰۸ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.