استادي ميگفت:
استادي ميگفت:
صبحها ڪه دڪمه هاي لباسم را مي بندم
به اين فڪر ميڪنم
ڪه چه ڪسي آنها را باز خواهد ڪرد؟
خودم يا مرده شور؟
دنيا همين قدر غير قابل پيش بيني است
به آنهائى ڪه دوستشان داريد بي بهانه بگوئيد :"دوستت دارم."
بگوئيد: در اين دنياي شلوغ سنجاقشان
ڪرده ايد به دلتان.
بگوئيد: گاهي فرصت با هم بودنمان ڪوتاهتر از عمر شڪوفه هاست.
بگوئيد: بودن ها را قدر بدانيم، نبودن ها همين نزديكى است...
صبحها ڪه دڪمه هاي لباسم را مي بندم
به اين فڪر ميڪنم
ڪه چه ڪسي آنها را باز خواهد ڪرد؟
خودم يا مرده شور؟
دنيا همين قدر غير قابل پيش بيني است
به آنهائى ڪه دوستشان داريد بي بهانه بگوئيد :"دوستت دارم."
بگوئيد: در اين دنياي شلوغ سنجاقشان
ڪرده ايد به دلتان.
بگوئيد: گاهي فرصت با هم بودنمان ڪوتاهتر از عمر شڪوفه هاست.
بگوئيد: بودن ها را قدر بدانيم، نبودن ها همين نزديكى است...
۲.۲k
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.