ماردین امینی

ماردین امینی


آقای "ماردین امینی انبی"، شاعر ایرانی، زاده‌ی روز سه‌شنبه ۶ شهریور ماه ۱۳۶۳ خورشیدی، است.
وی ساکن شهر وان در تزکیه است.


─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─



◇ نمونه‌ی شعر:
(۱)
[اعتراف کن]
اعتراف کن 
تو تنها شاهدی که سوار بر کاناپه
بدون دیده شدن 
از میان سیصد و چند شبکه 
با یک فنجان قهوه،
چند نخ سیگار و کمی پیژامه 
زنده عبور کرده است

مهم نیست چه کسی دستور اولین شلیک
به آخرین موجود فضایی را صادر کرد 

چه فرقی می‌کند تلفات انفجار البرگود، چند هزار و کمی باشد 
یا چند هزار و کمی بیشتر 

دی_ان_ایِ کفش‌های ابولکوفسکی 
مغز آلساروس باشد
یا روده‌ی گورگوسور 

چه فرقی می‌کند مخترع پول 
ژینگ بینگ مینگ بود یا مینگ بینگ ژینگ

مهم
یافتن مسئول مرگ باطری‌ها 
و زخمی شدن ریموت کنترل است 
تو تنها بازمانده‌ای و باید...‌ 

نه 
لازم نیست اعتراف کنی 

مجازاتت
تبعید به زاویه‌ی صفر
تا تاریخ انقضای باطری‌هاست.



(۲)
[تو آرام بگیر]
آرام بگیر
هیچ کس تو را ندیده است
در پس کوچه‌های حلبچه صدای گام‌هایت را
هیچ کس نشنیده است
در سایه‌ی دارستان زیتون چشم ببند
پیله‌ای بباف بر تنِ پروانه‌های کاغذی
چراغ خانه را ساکت کن
بگذار بگذرند
این‌ها تشنه‌اند
این‌ها از چشمه‌ای نوشیده‌اند
که آشویتس،
شتیلا،
سربرنیتسا
چشمه‌ای که هنوز می‌جوشد
این‌ها سنگفرش تیان آن مین را از سنگ‌های دور انداخته‌ی برلین بنا کرده‌اند
در میان سیم‌های خاردار،
امن‌ترین جای این سرزمین
آرام بگیر
مخمور غبارآلود
خطوط هزاران ساله‌ی صورتت را از بر کرده است
نغمه‌هایت را باد
از سمفونی پروانه‌های کاغذی
تا رقص خون خیابان‌های تهران
بر فراز برجِ عبوث بر چهار دست و پا افتاده‌ی آزادی
خواهد نواخت
تو آرام بگیر
تا فردا که مادران قامیشلو
جشن میلادت را
می‌‌گریند.
دیدگاه ها (۰)

شعر

پشت صحنه

کتاب قصه‌های من و بابام

ابراهیم منقبتی

پارت : ۳۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط