مثل یک پروانه پشت شیشه پرپر میزنم . .
مثل یک پروانه پشت شیشه پرپر میزنم . .
در خودم محبوسم و با مشت بر در میزنم
مانده ام در حسرت پرواز و محض دلخوشی
روی کتفم نقشی از بال کبوتر میزنم (:
گاه گاه از فرط دلتنگی به یاد دوستان
شانه هایم را خودم از پشت خنجر میزنم ؛
باز هم با دیگران میگویم از احساس خود
باز هم با اره ها حرف از صنوبر میزنم "
[یاری اندر کس نمیبینم] ولی خواهید دید ؛
میرسد روزی که تنهایی به لشکر میزنم :)
دور اگر این بار دست ما بیافتد شک نکن!
میبرم پیمانه را بالای منبر میزنم . .
در خودم محبوسم و با مشت بر در میزنم
مانده ام در حسرت پرواز و محض دلخوشی
روی کتفم نقشی از بال کبوتر میزنم (:
گاه گاه از فرط دلتنگی به یاد دوستان
شانه هایم را خودم از پشت خنجر میزنم ؛
باز هم با دیگران میگویم از احساس خود
باز هم با اره ها حرف از صنوبر میزنم "
[یاری اندر کس نمیبینم] ولی خواهید دید ؛
میرسد روزی که تنهایی به لشکر میزنم :)
دور اگر این بار دست ما بیافتد شک نکن!
میبرم پیمانه را بالای منبر میزنم . .
۹۷۰
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.