کپشن👇🥰
ما آدما...
خیلی ساده ایم ،خیلی وقتا بدون فکر عمل میکنیم ، ما در واقع هیچی درمورد دنیای اطرافمون و آدمایی که تو اون دنیا هستن نمیدونیم.
ما فقط خودمون رو میشناسیم...که حتی بعضی وقتا یه چیزایی تو زندگی بهمون نشون میده ما حتی خودمون رو هم خوب نمیشناسیم.
ما ها تو زندگی روزمره به آدمای زیادی بر میخوریم، اونایی که باهاشون زندگی میکنیم ،اونایی که گاهی بی توجه از کنارشون رد میشیم،اونایی که باهاشون حرف میزنیم و اونایی که میتونیم در آغوش بگیریم؛
ما همه جور آدمی رو در موقعیت های مختلف میبینیم و اونا رو قضاوت میکنیم، در صورتی که تنها چیزی که ما دیدیم چهره اون فردِ و ما هیچی دربارهی اینکه چی توی گذشته اون آدم بوده،چی بهش گذشته و چی رو داره تو دلش حمل میکنه نمیدونیم.
ما آدم ها رو با معیار های خودمون میسنجیم و به معیار های اون فرد احترام نمیذاریم و حتی سعی نمیکنیم درباره اون بیشتر بدونیم.
اما همون آدم هایی که قضاوتشون میکنیم یا ساده از کنارشون رد میشیم...یه جاهایی تو یه بحث هایی،تو یه موقعیت هایی و در انجام یه کارهایی میتونیم بفهمیم که واقعن کی هستن.
همون آدم هایی که به ظاهر مثل همه آدما هستن و انسان شمرده میشن یه اتفاقاتی براشون افتاده و یه چیزایی رو تجربه کردن که بر اساس تجربشون تو یه موضوعاتی پخته تر از بقیهی مردم هستن.
همین درک و شناخت بیشتر ما از ادم ها در موقعیت های مختلف هست که میتونه چشم ما رو بیشتر به روی جهان اطراف باز کنه و ما رو به شناخت آدم هاش وادار کنه.
نمیدونم تونستم اون مفهومی که تو ذهنم بود رو برسونم یا نه... اما میتونم یه چیز دیگه بگم اونم این هست که من برای اینکه به این نتیجه برسم و این متن رو بنویسم نه کسی رو قضاوت کردم و نه درموردش کنجکاو بودم...فقط چند باری دیدمش و از کنارش رد شدم...اما یه اتفاقاتی باعث شد که چیزایی از اون فرد بدونم که شاید به ذهنم نمیرسید؛ اتفاقاتی که وقتی تیکه هاشو کنار هم میزارم پیچیده تر میشه و منو بیشتر به وجد میاره ... که خدا چه سرنوشتی برای هر کس رقم زده و چطور برنامه ریزی میکنه تا بقیه بتونن بفهمن اون فرد در واقع کیه و گاهی همین شناخت ساده از یک نفر که هیچ ربطی به تو و دغدغه هات نداره میتونه گرون تموم بشه و بنظرم باید یکم بیشتر چشممون رو به دنیای اطرافمون و آدمایی که توی اون دنیا هستن باز کنیم و مراقب قضاوت هامون باشیم.
خیلی ساده ایم ،خیلی وقتا بدون فکر عمل میکنیم ، ما در واقع هیچی درمورد دنیای اطرافمون و آدمایی که تو اون دنیا هستن نمیدونیم.
ما فقط خودمون رو میشناسیم...که حتی بعضی وقتا یه چیزایی تو زندگی بهمون نشون میده ما حتی خودمون رو هم خوب نمیشناسیم.
ما ها تو زندگی روزمره به آدمای زیادی بر میخوریم، اونایی که باهاشون زندگی میکنیم ،اونایی که گاهی بی توجه از کنارشون رد میشیم،اونایی که باهاشون حرف میزنیم و اونایی که میتونیم در آغوش بگیریم؛
ما همه جور آدمی رو در موقعیت های مختلف میبینیم و اونا رو قضاوت میکنیم، در صورتی که تنها چیزی که ما دیدیم چهره اون فردِ و ما هیچی دربارهی اینکه چی توی گذشته اون آدم بوده،چی بهش گذشته و چی رو داره تو دلش حمل میکنه نمیدونیم.
ما آدم ها رو با معیار های خودمون میسنجیم و به معیار های اون فرد احترام نمیذاریم و حتی سعی نمیکنیم درباره اون بیشتر بدونیم.
اما همون آدم هایی که قضاوتشون میکنیم یا ساده از کنارشون رد میشیم...یه جاهایی تو یه بحث هایی،تو یه موقعیت هایی و در انجام یه کارهایی میتونیم بفهمیم که واقعن کی هستن.
همون آدم هایی که به ظاهر مثل همه آدما هستن و انسان شمرده میشن یه اتفاقاتی براشون افتاده و یه چیزایی رو تجربه کردن که بر اساس تجربشون تو یه موضوعاتی پخته تر از بقیهی مردم هستن.
همین درک و شناخت بیشتر ما از ادم ها در موقعیت های مختلف هست که میتونه چشم ما رو بیشتر به روی جهان اطراف باز کنه و ما رو به شناخت آدم هاش وادار کنه.
نمیدونم تونستم اون مفهومی که تو ذهنم بود رو برسونم یا نه... اما میتونم یه چیز دیگه بگم اونم این هست که من برای اینکه به این نتیجه برسم و این متن رو بنویسم نه کسی رو قضاوت کردم و نه درموردش کنجکاو بودم...فقط چند باری دیدمش و از کنارش رد شدم...اما یه اتفاقاتی باعث شد که چیزایی از اون فرد بدونم که شاید به ذهنم نمیرسید؛ اتفاقاتی که وقتی تیکه هاشو کنار هم میزارم پیچیده تر میشه و منو بیشتر به وجد میاره ... که خدا چه سرنوشتی برای هر کس رقم زده و چطور برنامه ریزی میکنه تا بقیه بتونن بفهمن اون فرد در واقع کیه و گاهی همین شناخت ساده از یک نفر که هیچ ربطی به تو و دغدغه هات نداره میتونه گرون تموم بشه و بنظرم باید یکم بیشتر چشممون رو به دنیای اطرافمون و آدمایی که توی اون دنیا هستن باز کنیم و مراقب قضاوت هامون باشیم.
۴۵.۹k
۰۵ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.