پیچک ترد گرہ خوردہ به دنیای منی
پیچک ترد گرہ خوردہ به دنیای منی
رودم و دلخوشم از اینکه تو دریای
منی
مست آغوشم از آنگونه که جان میخواهد
مست آغوشم و عمریست مهیای منی
در حضورت همه ذرات وجودم شدہ چشم
شک نکن نابترین فصل تماشای منی
میخرم با همه ی جان غم زندان ها را
تا جهان هست و در این عشق زلیخای منی
هم ، همه تاب و توان دل بی تاب منی
هم ، همہ روح و روان دل شیدای منی
نیست جز شوق رهایی و دل پر زدنم
تا که جولانگه بال من و مینای منی
کفر این نیست مرا بندہ تو پندارند
شوق دارم که بگویند اهورایی منی
رودم و دلخوشم از اینکه تو دریای
منی
مست آغوشم از آنگونه که جان میخواهد
مست آغوشم و عمریست مهیای منی
در حضورت همه ذرات وجودم شدہ چشم
شک نکن نابترین فصل تماشای منی
میخرم با همه ی جان غم زندان ها را
تا جهان هست و در این عشق زلیخای منی
هم ، همه تاب و توان دل بی تاب منی
هم ، همہ روح و روان دل شیدای منی
نیست جز شوق رهایی و دل پر زدنم
تا که جولانگه بال من و مینای منی
کفر این نیست مرا بندہ تو پندارند
شوق دارم که بگویند اهورایی منی
۲.۲k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.