گیر کرده ام در محفل خستگی ها
"1/3
.
گیر کرده ام در محفل خستگی ها
در حجمه ای از اندوه ... جایی که گاه تمام فریاد های
سکوت
سوار بر قایقی از اشک میشود
و آرام آرام با تمام سنگینی
سر میخورد بر گونه هایم... قطره ای که سنگینی ش در ذهنی
نمیگنجد... می روم ،
می روم از حس این
روزها و حبس میشوم
در تنگنایی از درون م... زمان ش رسیده ،
برگ ریزان را می گویم
.
گیر کرده ام در محفل خستگی ها
در حجمه ای از اندوه ... جایی که گاه تمام فریاد های
سکوت
سوار بر قایقی از اشک میشود
و آرام آرام با تمام سنگینی
سر میخورد بر گونه هایم... قطره ای که سنگینی ش در ذهنی
نمیگنجد... می روم ،
می روم از حس این
روزها و حبس میشوم
در تنگنایی از درون م... زمان ش رسیده ،
برگ ریزان را می گویم
- ۸۱۲
- ۲۱ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط