بعضی ها را نوشتم شعر شدند

بعضی ها را نوشتم؛ شعر شدند !
بعضی ها را نتوانستم بنویسم، اشک شدند !
بعضی ها را امّا؛
نه
می شد نوشت
و نه
ننوشت !
آنها را فقط زیستم...
دیدگاه ها (۱)

‏تو یه رابطه فقط "احترام" میتونه مهم تر از "عشق" باشه...به م...

شعرهایم لبریز شدھ از سڪوتے مبهمچون عاشقے ڪھداغ #عشق دیدھ است...

عشق را می شود از روی #پیچک_دیوار همسایه فهمید که چه عاشقانه ...

مےخواهم الفباے دیگرے اختراع ڪنم و در آن بگذارم #آهنگ‌باران ر...

یک بار بی دغدغهبی اضطراب و شادمانه زیستمو آن عالم بچگی بودبز...

برای تو...خواهم نوشت کههوا در منهای توهمیشه یخبندان استو اشک...

بعضی زنان از فولاد، سنگ، اشک، غبار، استخوان و زخم ساخته شده‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط