چند روزی ست که تنها به تو می اندیشم
چند روزی ست که تنها به تو می اندیشم
از خودم غافلم اما به تو می اندیشم
شب که مهتاب در آیینه ی من می رقصد
می نشینم به تماشا به تو می اندیشم
همه ی روز به تصویر تو می پردازم
همه ی گریه ی شب را به تو می اندیشم
چیستی؟خواب و خیالی؟ سفری؟خاطره ای؟
که در این خلوت شب ها به تو می اندیشم
لحظه ای یاد تو از خاطر من خارج نیست
یا در آغوش منی یا به تو می اندیشم
#محمد_سلمانی
از خودم غافلم اما به تو می اندیشم
شب که مهتاب در آیینه ی من می رقصد
می نشینم به تماشا به تو می اندیشم
همه ی روز به تصویر تو می پردازم
همه ی گریه ی شب را به تو می اندیشم
چیستی؟خواب و خیالی؟ سفری؟خاطره ای؟
که در این خلوت شب ها به تو می اندیشم
لحظه ای یاد تو از خاطر من خارج نیست
یا در آغوش منی یا به تو می اندیشم
#محمد_سلمانی
۳.۲k
۲۲ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.