دوازده امام حجتها اله
دوازده امام، حجتهاى الهى
(آن مرد) عرض كرد:
يا امير المؤمنين، آنان را برايم نام ببر. فرمود:
كسانى كه خداوند ايشان را با خود و پيامبرش قرين نموده «12» و فرموده است:
أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ «13» يعنى: «از خدا و پيامبر و اولى الامرتان پيروى كنيد».
عرض كرد: برايم روشن نمائيد. فرمود:
آنان كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در آخرين خطبهاى كه خواند و همان روز از دنيا رفت چنين فرمود:
«من در ميان شما دو چيز باقى گذاردم كه تا به آن دو تمسّك كردهايد هرگز گمراه نخواهيد شد:
كتاب خداوند و اهل بيتم.
خداوند لطيف خبير با من عهد كرده است كه آن دو از يك ديگر جدا نمىشوند تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند مانند اين دو- و حضرت به دو انگشت سبابه خود اشاره فرمودند- و نمىگويم مثل اين دو- و حضرت به انگشت سبابه و وسط اشاره كردند- زيرا يكى از اين دو جلوتر از ديگرى است «14».
پس به اين دو تمسّك كنيد تا گمراه نشويد، و از آنان پيشى نگيريد كه هلاك مىشويد، و از آنان عقب نمانيد كه متفرّق مىشويد «15»، و به آنان چيزى ياد ندهيد كه از شما عالمترند.
عرض كرد: يا امير المؤمنين، او را برايم نام ببر. فرمود:
كسى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله او را در غدير خم نصب كرد و به آنان خبر داد كه او نسبت به آنان صاحب اختيارتر از خودشان است، و سپس به آنان دستور داد تا حاضران غائبان را آگاه نمايند.
عرض كرد: يا امير المؤمنين، آن شما هستيد؟ فرمود:
من اوّل و افضل آنها هستم.
سپس پسرم حسن بعد از من نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان است.
سپس پسرم حسين بعد از او نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان است.
و سپس جانشينان پيامبر صلى اللَّه عليه و آله هستند تا بر سر حوض كوثر يكى پس از ديگرى به خدمت او وارد شوند.
آن مرد نزد على عليه السّلام رفت و سر حضرت را بوسيد و سپس عرض كرد:
برايم روشن كردى و مشكلم را حل كردى و هر مشكلى در قلبم بود از بين بردى.
روايت از كتاب سليم:
1. بحار: ج 68 ص 288، و ج 69 ص 16.
روايت با سند به سليم:
1. معانى الاخبار: ص 374 ح 45.
2. كافى: ج 2 ص 414.
روايت از غير سليم:
1. نهج البلاغه: ص 469 شماره 31 از كلمات حكمت.
2. كافى: ج 2 ص 50.
3. تحف العقول: ص 110.
4. خصال صدوق: باب 4 ح 74.
5. الغارات ثقفى: ص 142.
__________________________________________________
(12) «د»: كسانى كه خداوند اطاعت ايشان را با اطاعت خود و پيامبرش قرين قرار داده است.
(13) سوره نساء: آيه 59.
(14) يعنى حضرت دو انگشت سبابه از دو دست را كنار يك ديگر قرار دادند اشاره به اينكه قرآن و عترت اين گونه مساوى و قرين يك ديگرند، و بعد انگشت سبابه و وسط از يك دست را نشان دادند و اشاره كردند كه نسبت اهل بيت و قرآن مانند اين دو نيست كه يكى از ديگرى مهمتر يا مقدمتر باشد.
(15) «ب»: كه از دين بر مىگرديد.
أسرار آل محمد عليهم السلام / ترجمه كتاب سليم، ص:263
(آن مرد) عرض كرد:
يا امير المؤمنين، آنان را برايم نام ببر. فرمود:
كسانى كه خداوند ايشان را با خود و پيامبرش قرين نموده «12» و فرموده است:
أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ «13» يعنى: «از خدا و پيامبر و اولى الامرتان پيروى كنيد».
عرض كرد: برايم روشن نمائيد. فرمود:
آنان كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در آخرين خطبهاى كه خواند و همان روز از دنيا رفت چنين فرمود:
«من در ميان شما دو چيز باقى گذاردم كه تا به آن دو تمسّك كردهايد هرگز گمراه نخواهيد شد:
كتاب خداوند و اهل بيتم.
خداوند لطيف خبير با من عهد كرده است كه آن دو از يك ديگر جدا نمىشوند تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند مانند اين دو- و حضرت به دو انگشت سبابه خود اشاره فرمودند- و نمىگويم مثل اين دو- و حضرت به انگشت سبابه و وسط اشاره كردند- زيرا يكى از اين دو جلوتر از ديگرى است «14».
پس به اين دو تمسّك كنيد تا گمراه نشويد، و از آنان پيشى نگيريد كه هلاك مىشويد، و از آنان عقب نمانيد كه متفرّق مىشويد «15»، و به آنان چيزى ياد ندهيد كه از شما عالمترند.
عرض كرد: يا امير المؤمنين، او را برايم نام ببر. فرمود:
كسى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله او را در غدير خم نصب كرد و به آنان خبر داد كه او نسبت به آنان صاحب اختيارتر از خودشان است، و سپس به آنان دستور داد تا حاضران غائبان را آگاه نمايند.
عرض كرد: يا امير المؤمنين، آن شما هستيد؟ فرمود:
من اوّل و افضل آنها هستم.
سپس پسرم حسن بعد از من نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان است.
سپس پسرم حسين بعد از او نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان است.
و سپس جانشينان پيامبر صلى اللَّه عليه و آله هستند تا بر سر حوض كوثر يكى پس از ديگرى به خدمت او وارد شوند.
آن مرد نزد على عليه السّلام رفت و سر حضرت را بوسيد و سپس عرض كرد:
برايم روشن كردى و مشكلم را حل كردى و هر مشكلى در قلبم بود از بين بردى.
روايت از كتاب سليم:
1. بحار: ج 68 ص 288، و ج 69 ص 16.
روايت با سند به سليم:
1. معانى الاخبار: ص 374 ح 45.
2. كافى: ج 2 ص 414.
روايت از غير سليم:
1. نهج البلاغه: ص 469 شماره 31 از كلمات حكمت.
2. كافى: ج 2 ص 50.
3. تحف العقول: ص 110.
4. خصال صدوق: باب 4 ح 74.
5. الغارات ثقفى: ص 142.
__________________________________________________
(12) «د»: كسانى كه خداوند اطاعت ايشان را با اطاعت خود و پيامبرش قرين قرار داده است.
(13) سوره نساء: آيه 59.
(14) يعنى حضرت دو انگشت سبابه از دو دست را كنار يك ديگر قرار دادند اشاره به اينكه قرآن و عترت اين گونه مساوى و قرين يك ديگرند، و بعد انگشت سبابه و وسط از يك دست را نشان دادند و اشاره كردند كه نسبت اهل بيت و قرآن مانند اين دو نيست كه يكى از ديگرى مهمتر يا مقدمتر باشد.
(15) «ب»: كه از دين بر مىگرديد.
أسرار آل محمد عليهم السلام / ترجمه كتاب سليم، ص:263
- ۱.۴k
- ۰۸ دی ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط