《بسم الله الرحمن الرحیم》
《بسم الله الرحمن الرحیم》
برگشتم به حاج سعید گفتم:
آخه من چطور این بدن ارباً اربا رو شناسایی کنم؟
خیلی به هم ریختم.رفتم سمت آن داعشی.یک متر عقب رفت و اسلحه اش را کشید طرفم، سرش داد زدم:شما مگه مسلمون نیستید؟
به کاور اشاره کردم که مگر اون مسلمان نبود؟پس سرش کو؟چرا این بلا را سرش آوردید؟
حاج سعید تند تند حرف هایم را ترجمه می کرد.
داعشی خودش را تبرئه کرد که این کار ما نبوده و باید از کسانی که او را برده اند (القائم) بپرسید.
فهمیدم میخواهد خودش را از این مخمصه نجات دهد.دوباره فریاد زدم کجای اسلام می گوید اسیرتان را این طور شکنجه کنید؟
نماینده داعش گفت: تقصیر خودش بوده!
پرسیدم : به چه جرمی؟
بریده بریده جواب می داد و حاج سعید ترجمه می کرد:
از بس حرصمون رو درآورد.نه اطلاعاتی به ما داد.نه اظهار پشیمونی کرد.نه التماس کرد.تقصیر خودش بود با اون چشم ها و لبخندش!
#شهید_محسن_حججی
#یا_علی_اکبر_حسین_علیه_السلام
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
#نسل_حسینی #بسیج #بسیجی #شیعه #شهید
برگشتم به حاج سعید گفتم:
آخه من چطور این بدن ارباً اربا رو شناسایی کنم؟
خیلی به هم ریختم.رفتم سمت آن داعشی.یک متر عقب رفت و اسلحه اش را کشید طرفم، سرش داد زدم:شما مگه مسلمون نیستید؟
به کاور اشاره کردم که مگر اون مسلمان نبود؟پس سرش کو؟چرا این بلا را سرش آوردید؟
حاج سعید تند تند حرف هایم را ترجمه می کرد.
داعشی خودش را تبرئه کرد که این کار ما نبوده و باید از کسانی که او را برده اند (القائم) بپرسید.
فهمیدم میخواهد خودش را از این مخمصه نجات دهد.دوباره فریاد زدم کجای اسلام می گوید اسیرتان را این طور شکنجه کنید؟
نماینده داعش گفت: تقصیر خودش بوده!
پرسیدم : به چه جرمی؟
بریده بریده جواب می داد و حاج سعید ترجمه می کرد:
از بس حرصمون رو درآورد.نه اطلاعاتی به ما داد.نه اظهار پشیمونی کرد.نه التماس کرد.تقصیر خودش بود با اون چشم ها و لبخندش!
#شهید_محسن_حججی
#یا_علی_اکبر_حسین_علیه_السلام
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
#نسل_حسینی #بسیج #بسیجی #شیعه #شهید
۳.۲k
۲۷ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.