پارت هفتم رمان ماه عسل
پارت هفتم رمان ماه عسل
من: سعی می کنم تو قع خودمو
امروز کم بکنم تابه موقع برسیم٠
سوزان: بسیار خوب؛ اگه نظر من
و بخوای ساعت سه عصر بریم الان
دوستم تو مغازه نمی مونه و برای
استراحت به منزل می ره٠
من: بسیار خوب ماهم استراحت
می کنیم تا ساعت سه بعد از ظهر٠
وباهم باخوش حالی از اتاق لیلا
بیرون اومدیم مادر سوزان به سمت
اتاق دونفره می ره و من هم داخل
اتاق خودم می شم٠
شال و از سرم برمی دارم؛ کولر و
روشن می کنم و باهوای خنک
جانی تازه می گیرم؛ رمان دیشب
#ملیحه دورانی
#دلبردورانی علاقه شدید دارم
به زندگی هنری
#تهران
#تالش
#ادبیات
#نویسنده
#بلاگر
#اسالم
#عشقم فواا د غفاری 🎵🔑🌹
#روستای گیلک محله الالان
#خلیف اباد
من: سعی می کنم تو قع خودمو
امروز کم بکنم تابه موقع برسیم٠
سوزان: بسیار خوب؛ اگه نظر من
و بخوای ساعت سه عصر بریم الان
دوستم تو مغازه نمی مونه و برای
استراحت به منزل می ره٠
من: بسیار خوب ماهم استراحت
می کنیم تا ساعت سه بعد از ظهر٠
وباهم باخوش حالی از اتاق لیلا
بیرون اومدیم مادر سوزان به سمت
اتاق دونفره می ره و من هم داخل
اتاق خودم می شم٠
شال و از سرم برمی دارم؛ کولر و
روشن می کنم و باهوای خنک
جانی تازه می گیرم؛ رمان دیشب
#ملیحه دورانی
#دلبردورانی علاقه شدید دارم
به زندگی هنری
#تهران
#تالش
#ادبیات
#نویسنده
#بلاگر
#اسالم
#عشقم فواا د غفاری 🎵🔑🌹
#روستای گیلک محله الالان
#خلیف اباد
۳.۹k
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.