بچهها با خیال کفش و لباس نو چشمانشان را میبندند

بچه‌ها با خیالِ کفش و لباسِ نو، چشمانشان را می‌بندند

زن‌ها با فکرِ عوض کردنِ فرش و رنگِ مبلِ جدیدشان

مردها با محاسبه‌ی هزینه‌های شبِ عید و کارهایِ نیمه‌تمامشان!

اما فروردین که از نیمه بگذرد،
طرحِ فرش و رنگ مبل از مُد می‌افتد و کفش و لباسِ نو از چشم،
هزینه‌ها و کارهای نیمه‌تمام هم احتمالا تمام می‌شود!

ماهی‌ها می‌میرند و سبزه‌ها پلاسیده می‌شوند...

روی دیوارها و شیشه‌ها باز گردوخاک می‌نشیند و هفت‌سین‌ها کم‌کم جمع می‌شود...

اینها رو گفتم که بدانید،
اگر هفت‌سینتان یک سین هم کم داشته باشد، ایرادی ندارد!

اگر لباستان فلان مارک و مبلتان فلان طرح هم نباشد، آسمان به زمین نمی‌آید جانم...

خارج کنید خودتان را از دورِ این رقابتِ چشم و هم‌چشمی‌ها...

شادی‌هایتان را به این مادیات بی‌دوام گره نزنید...

بگذارید کودکانمان یاد بگیرند که
سالِ نو چیزی نیست جز حالِ خوبِ کنار هم بودن! جز وقتی که در کنارِ هم می‌گذرانیم.
سال خوب و خوشی براتون آرزو میکنم
دیدگاه ها (۱)

دختر دستش را بریده بود اندازه ای که نیاز به بخیه زدن داشت. ب...

حال من حال اسیری است که هنگام فراریادش افتاد کسی منتظرش نیست...

( گناهکار ) ۷۲ part دامنش به دست جیمین بالا زده شد ولی ناباو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط