یک دقیقه مطالعه

❣ یک دقیقه مطالعه

تا حالا به لحظه تحویل سال 1450 فکر کردید؟
همه بلند میشن، روی همدیگر رو می بوسن و فرا رسیدن سال نو رو بهم تبریک میگن و...
اون وسط یه مهربون از جمع جدا میشه و قاب عکسی رو می بوسه و روش دست می کشه و میگه روحت شاد مامان بزرگ، روحت شاد پدر بزرگ.
میدونید اون عکس کیه؟

اون عکسِ من و شماست...!
تبدیل شدیم به یک خاطره، آن هم شاید اگر خیلی خوش شانس باشیم.
این واقعیت روزگار من و توست.
50 سال دیگر فقط یک خاطره ایم تو یک قاب عکس خاک گرفته. شاید هم نه عکسی و نه قابی.
همین و واقعا همین...

پس چرا حرص؟ چرا تظاهر؟ چرا چاپلوسی؟ چرا دروغهای ریاکارانه ؟ چرا تعصبات بیهوده ؟ چرا ادعاهای جاهلانه؟ چرا بی مهری؟
چرا هرجارو که نگاه میکنی، مطالبی که میخونیم این روزا ، یکی داره به یکی دیگه فحش میده. بس کنیم!

بیاید مهربون باشیم، شاد باشیم، به مردممون بیشتر برسیم، کینه ها رو دور بریزیم، همین الان دلی بدست بیاریم.
اون سالها چه بخواهیم چه نخواهیم بزودی میرسه.
پس بهتره خاطره ای خوش و یادی از انسانی شایسته بجا گذاشته باشیم نه یه موجود منفور.

پرویز پرستو یی .
دیدگاه ها (۱)

‏‎وقتی بهم میگن اخلاقت مثل سگ میمونه‏‎تصوری که از خودم دارم ...

نصف سال 96 گذشت و امروز وسط ترین روز ساله...🌼 بهانه ایست برا...

حواسمان نیست که چه راحت با حرفی که در هوا رها میکنیمچگونه یک...

آنقدر"دوستت دارم"ها"دلتنگی"ها"خاطرات"به زبان های گوناگون روی...

ا.ت:ا.ت یه دختر ۲۰ سالس که توی بزرگترین دانشگاه پزشکی کره تو...

intp

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط