تو خیلی خوشبختی که عاشق اونی

تو خیلی خوشبختی که عاشق اونی
تو خیلی خوشبختی که اون دوست داره
تا وقتی تو چشمات غمه نمی خنده
تا لحظه ای که تو نخوابی بیداره
تو خیلی خوشبختی که عشق من الان
کنار تو داره چشاشو می بنده
یه کاری کن هربار از اینجا رد میشم
ببینم آرومه خوشین و می خنده
من عاشقش بودم ولی چون اون می خواست
با چشمای گریون سپردمش دستت
تو خیلی خوشبختی
از اون شب که من با گریه تو بارون سپردمش دستت😢 😟 😳
دیدگاه ها (۴)

گــاهی وقتا لازمه زمین بخوری.. تاببینی کیا پشتتن..کیــــا با...

یادته همیشه می گفتم دوس دارم از دور ببینمت؟ بعد تو لجباز می ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط