ادمهای سرد
#ادمهای_سرد
من آدمهای سرد را دوست دارم،
مثل ِ نفس کشیدن بعد از یک آدامس اکالیپتوس تلخِ تلخ...
نوعی ترکیب ِ عطر و قهوه همیشه دستشان را در جیب هایشان می گذارند، همیشه یک جور قهوه سفارش می دهند...
از قبل همه چیز پیش بینی شده است، حتی ظرافت حرکت ِدست هایش دور ِ فنجان...
حتی تُن صدایش وقتی نام ِ تو را می برد یا نام دوستش را...
من آدمهای سرد را دوست دارم،
جوری رفتار می کنند که انگار این آخرین فرصت دوست داشتن است...
آغاز ندارند...
همیشه میانه ی راهند...
کلمات شیرین به کار نمی برند و برای "عزیزم"هایشان حساب وکتاب دارند... همانها که این عزیزم ها تکه کلامشان نیست؛
همان ها که وقتی دلگیری یک لیوان چای کنارت مینوشند
و سکوت را، "دستهایت"را می فهمند..
من آدمهای سرد را دوست دارم
با طعم یک آهنگ فرانسوی...
من آدمهای سرد را دوست دارم،
مثل ِ نفس کشیدن بعد از یک آدامس اکالیپتوس تلخِ تلخ...
نوعی ترکیب ِ عطر و قهوه همیشه دستشان را در جیب هایشان می گذارند، همیشه یک جور قهوه سفارش می دهند...
از قبل همه چیز پیش بینی شده است، حتی ظرافت حرکت ِدست هایش دور ِ فنجان...
حتی تُن صدایش وقتی نام ِ تو را می برد یا نام دوستش را...
من آدمهای سرد را دوست دارم،
جوری رفتار می کنند که انگار این آخرین فرصت دوست داشتن است...
آغاز ندارند...
همیشه میانه ی راهند...
کلمات شیرین به کار نمی برند و برای "عزیزم"هایشان حساب وکتاب دارند... همانها که این عزیزم ها تکه کلامشان نیست؛
همان ها که وقتی دلگیری یک لیوان چای کنارت مینوشند
و سکوت را، "دستهایت"را می فهمند..
من آدمهای سرد را دوست دارم
با طعم یک آهنگ فرانسوی...
۱.۱k
۱۹ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.