تصمیمم رفتن بود اما برگشتم

تصمیمم رفتن بود اما برگشتم
چون هیچ جایی واسم خونم نمی‌شد
من عاشق هرکی‌ میشدم جز تو
تا این اندازه مدیونم نمی‌شد
تصمیمم رفتن بود اما فهمیدم
با رفتن احساسم عوض نمی‌شه
گفتم برمیگردمو میمونم باش
اونم از لجبازیاش خسته می‌شه

برگشتم دیدم حالت خوبه
قلبت عینه ساعت میکوبه
دیدگاه ها (۱)

جوری عشق بورز انگار فردایی نیستو اگر فردا هم اومد... دوباره ...

هر آدمی نیاز داره یه روز یه "عوضی"اونقدر روش تاثیر بزارهک دی...

یه جایی تو دلمه که جای توعه تبی که تو تنمه ب...

مگـه میشه تو باشی و من آرزوی دیگ ای داشته باشم؟:)

...بیا باهم فرار کنیم...پارت2

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁴⁰و به ادماش اشاره کرد خب خب حالا نوبت منه....

زور و عشق پارت ۱۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط