فقط با سایه ی خودم خوب میتوانم حرف بزنم اوست که مرا واد

فقط با سایه ی خودم خوب میتوانم حرف بزنم ، اوست که مرا وادار به حرف زدن می کند ، فقط او میتواند مرا بشناسد ، او حتماً می فهمد ... می خواهم عصاره ، نه ، شراب تلخ زندگی خودم را چکه چکه در گلوی خشک سایه ام چکانیده به او بگویم:

" ایــن زنـــــدگــــی ِ مـن اســت !
دیدگاه ها (۳)

یک زن نمی شکند هزار تکه می شودوقتی در عمق صبوریدروغ مردی راب...

زنی‌ عاشقت شدزنی‌ از سرزمینِ عجایب …تو را عجیب سادهعجیب صادق...

چه ظریفانه استخلقت قلب آدمیبه تلنگری می شکندبه لحنی می سوزدب...

‍آدم‌ها قند را می‌شکنند تا از طعمش استفاده کنند رکورد را می‌...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط