سیره عملی سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت

سیره عملی سردار شهید ((حاج محمد ابراهیم همت))
آمده بود دنبالم که مرا ببرد خانه‌شان. می‌خواستند یک چاه بکنند. چرخ را برداشتیم و رفتیم. مدرسه‌ها تعطیل شده بود و پسر بچه‌ها توی خیابان ولو بودند. یکیشان فحش را کشیده بود به دوستش و یک‌ریز بد و بی‌راه می‌گفت. یک‌دفعه دیدم رنگ همت پرید. نمی‌دانم چی شنید که اصلاً دست‌پاچه شد. رفت طرف پسر‌بچه و یک چک خواباند زیر گوشش.
-تا او باشد از این حرف‌ها نزند.
دیدگاه ها (۴)

سلام به همههمین الان هممممه بدویین بیاین گروه شهدا....شلوووو...

سلام یه گله دارم از همه بچه مذهبیا و خودم...چرا اینقد گروه ش...

سیره عملی سردار شهید ((حاج محمد ابراهیم همت)) ابراهیم استخا...

سیره عملی سردار شهید ((حاج محمد ابراهیم همت)) دوتایی با حاج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط