کوک کن ساعت خویش

‍ ‍ ‎کوک کن ساعتِ خویش
‎اعتباری به خروسِ سحری ، نیست دگر
‎دیر خوابیده و برخاسـتنـش دشـوار است

‎کوک کن ساعتِ خویش
‎شاطری نیست در این شهرِ بزرگ
‎که سحر برخیزد
‎شاطران با مددِ آهن و جوشِ شیرین
‎دیر برمی خیزند

‎کوک کن ساعتِ خویش
‎که سحر گاه کسی
‎بقچه در زیر بغل ، راهیِ حمّامی نیست
‎که تو از لِخ لِخِ دمپایی و تک سرفه ی او برخیزی

‎کوک کن ساعتِ خویش
‎ماکیان ها همه مستِ خوابند
‎شهر هم
‎خوابِ اینترنتیِ عصرِ اتم می بیند

‎کوک کن ساعتِ خویش
‎اعتباری به خروسِ سحری نیست دگر
‎و در این شهر سحرخیزی نیست

‎و سـحر نـزدیک است

‎کیوان هاشمی
دیدگاه ها (۱)

تمام مردان خیانتکار دروغ هایی مشابه هم میگن برای معشوقه جدید...

حســــاب و کتاب دنیارو ک ورق میزدم از فرمـــــول عدالــــــت...

آیا میدانید اینکه بعد از مدتی ماندن در حمام، پوست دست چروکید...

ﺑﯽﻗﯿﺪ ﻭ ﺷﺮﻁ ﺍﺯ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ وﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺑﺎﺵ ..ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺑ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط