خب آخه آدم تا یه جاهایی عاشقهتا یه جاهایی بدی میبینه و

+خب آخه آدم تا یه جاهایی عاشقه،تا یه جاهایی بدی میبینه و نمیره
میمونه...
_آدما وقتی عاشق یکین پاش میمونن
پای بدیاش،نموندناش،بی معرفتیاش
پاش میمونن و چشماشونو رو اشتباهاش میبندن و میگن که هنوزم عاشقشن،
ولی بعد چند وقت که هی بدی میبینن،
دلشون میرنجه،
دلشون له میشه،
نه از کسی که عاشقشنا،
از خودشون،از خودشون که با همه بدیا بازم موندن پایِ اون یه نفر،ه
که با همه بدیا بازم دوست دارن اون یه نفررو...
ولی دیگه نمیگن که اون آدم بدرو دوست دارن،
نمیگن که نفسشون هنوز بستس به نفسِ آدم بدِ...
نمیگن چون دوست ندارن دیگران به چشم یه احمق بهشون نگاه کنن...
زل زده بود به رو به روش و هواسش نبود زیادی نمک ریخته رو خیارش...
+مهم نیست دیگران چی میگن
عاشق وقتی عاشقه که تا تهش عاشق بمونه،
هرچی که بشه.
_هرچی که بشه... #فاطمه_جوادی
دیدگاه ها (۳)

به دردی دچارم که نه راهِ بغض می‌شناسدنه راهِ اشکفقط خیره می‌...

سر پیری اگر معرکه ای هم باشد،من تورا باز تورا باز تورا میخوا...

نه من از خود، نه کسی از حال من دارد خبر.

رفتن بهتره ... همه آلودگیست این ایام ...!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط