فدایِ سرَت اگر قسمت نبود،
فدایِ سرَت اگر قسمت نبود،
اگر نرسیدیم به رویاهای هر شبِمان،
اگر جا زدیم و باختیم...
فدای سرت اگر خاطرات ریز و درُشتمان را ریختیم توی گلوی لعنتیمان،
بعد هرشب قبل از خواب بالشمان را بغل کردیم
و های های خاطره باریدیم!
خانم خانه ات نشدم تا خستگی هایت را
دم غروب برای اغوش خودم بیاوری،
سرت را به سرم بچسبانی و اعتراف کنی
طاقت دوری ام را نداری،
برایم شعر بخوانی و من ستاره ها را بِشُمارم
ببخش اگر سهم هم نبودیم و آنقدر کوچک بودیم
که قدِّمان به خدا نمیرسید،
تقدیرمان را پذیرفتیم و فراموش کردیم
که چقدر عاشقانه های نیمه تمام روی دستمان مانده
و چقدر آرزوی محال داریم..!
عشـقِ ویران شُده ام!
تو را برای تمام روزها و شبهایی که دیگر نیستی
و ندارَمَت میبخشم
برای تمامِ رویاهایی که برایم نساختی،
صبحانه هایی که با هم نخوردیم،
عکسهایی که نگرفتیم،
فیلمهایی که ندیدیم،
پیاده روهای قدم نزده،
بارانهای ندیده،
قهوه های نخورده،
رویاهای به باد رفته ...
فدای سرت اگر به دو راهی رسیدیم،
اگر قسمت نبود
و ما حالا نقطه ای هستیم که جُزء آرزوهایمان نبود... :"(
اگر نرسیدیم به رویاهای هر شبِمان،
اگر جا زدیم و باختیم...
فدای سرت اگر خاطرات ریز و درُشتمان را ریختیم توی گلوی لعنتیمان،
بعد هرشب قبل از خواب بالشمان را بغل کردیم
و های های خاطره باریدیم!
خانم خانه ات نشدم تا خستگی هایت را
دم غروب برای اغوش خودم بیاوری،
سرت را به سرم بچسبانی و اعتراف کنی
طاقت دوری ام را نداری،
برایم شعر بخوانی و من ستاره ها را بِشُمارم
ببخش اگر سهم هم نبودیم و آنقدر کوچک بودیم
که قدِّمان به خدا نمیرسید،
تقدیرمان را پذیرفتیم و فراموش کردیم
که چقدر عاشقانه های نیمه تمام روی دستمان مانده
و چقدر آرزوی محال داریم..!
عشـقِ ویران شُده ام!
تو را برای تمام روزها و شبهایی که دیگر نیستی
و ندارَمَت میبخشم
برای تمامِ رویاهایی که برایم نساختی،
صبحانه هایی که با هم نخوردیم،
عکسهایی که نگرفتیم،
فیلمهایی که ندیدیم،
پیاده روهای قدم نزده،
بارانهای ندیده،
قهوه های نخورده،
رویاهای به باد رفته ...
فدای سرت اگر به دو راهی رسیدیم،
اگر قسمت نبود
و ما حالا نقطه ای هستیم که جُزء آرزوهایمان نبود... :"(
۱۷.۵k
۱۲ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.