خالی از هر گونه انگیزه برای ادامه دادن

_‏خالی از هر گونه انگیزه برای ادامه دادن!
دستانش بوی مرگ می‌داد، در زیر پوستش لایه‌ی ض‍‌خیمی از غم بود. غمی که یک‌لحظه او را رها نمی‌کرد، غمی که با دستان سردش، قلب او را می‌فشرد. حزن و اندوه در شریانش جاری بود و تمام وجودش را فرا گرفته بود.
نتیجه‌ اش روحی کدر در جسمی بی‌رمق بود!🙂🌿..
#عروس_مرده((:
دیدگاه ها (۱)

من شاکی‌ام آقای دکتر، شاکی.هی میگی هیس یواش، داد نزن. من شا...

می‌خواستم برایش بنویسمپابند کن دریا را، ببند دور مچ زیبای پا...

منهای آن شور و شعور اجتماعی روابط عاشقانه هم علاوه بر شور عا...

لابد زمان‌های قدیم اینطور بوده که دلشان به چشمشان وصل بوده، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط