وقتی بهم خیانت کردی.....
وقتی بهم خیانت کردی.....
[Part][8]
از زبان
ا/ت:
وارد مدرسه شدیم همع داشتن منو سایا رو نگاه میکردن که سایا گفت.... اینا یه چیشون میشه ها
مثل چی دارن نگاه میکننن انگار جنی چیزی هستیم با حرفش شروع کردم به خندیدن
سایا: چرا میخندی ببین دارن چه جوری نگامون میکنن.... ا/ت: مشکلی نیست چون من اولین روزی که اومدم اینجا شر به پا کردم الان دارن فکر میکنن ما دوتا شدیم مدرسه رو خراب میکنیم با حرفم بلند خندید....سایا: وای ا/ت
خخخخخ
همین جوری داشتیم حرف میزدیم که من یاد هان افتادم وای امروز قرارع برع وای من چرا اومدم
سایا من باید برم فرودگاه باشع
سایا: یاااا چراااا...ا/ت: هان که یادت میاد بهت گفتم دارع میرع امریکا
سایا: باشه پس منم میام...
رفتیم و سوار ماشین شدیم بعد از ۴۰ دقیقه رسیدم فرودگاه از دور هان رو دیدم که داره دنبال من میگرده به سایا گفتم بیا اونجاست رفتیم
سمتش سلام پسر جنتلمن ... هان: سلام بر دختر
خفن فکر کردم یادت رفته ....ا/ت منو از یاد رفتن
خیال کردی ...هان: خخخخ
ا/ت: ام راستی ایشون سایا هستن دختر عمع بنده ...هان: سلام خشبختم....سایا: مم..ممنون منم خوشبختم از دیدنتون ا/ت دربارتون زیاد بهم گفته...هان: خوب
ا/ت: در حال حرف زدن بودیم که هان گفت وقت رفتن رسید رفتم و بغلش کردم
سایا هم بغلش کرد .... رفتیم
خونه دیگه چون مدرسه دیگه تموم شده بود
و من اصن حوصله مدرسع رو نداشتم
به سایا گفتم : بیا بریم خرید کنیم خیلی وقته خرید نرفتم.....سایا: ارع خوبه بریم
رفتیم بیرون و سوار ماشین شدیم.....
[ میدونم کم بود به بزرگی خودتون ببخشید]
{فردا پارت بعدی گذاشتع میشه}
مهم تر ازهمه👇
( حمایت کنید اااااا)
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین
[Part][8]
از زبان
ا/ت:
وارد مدرسه شدیم همع داشتن منو سایا رو نگاه میکردن که سایا گفت.... اینا یه چیشون میشه ها
مثل چی دارن نگاه میکننن انگار جنی چیزی هستیم با حرفش شروع کردم به خندیدن
سایا: چرا میخندی ببین دارن چه جوری نگامون میکنن.... ا/ت: مشکلی نیست چون من اولین روزی که اومدم اینجا شر به پا کردم الان دارن فکر میکنن ما دوتا شدیم مدرسه رو خراب میکنیم با حرفم بلند خندید....سایا: وای ا/ت
خخخخخ
همین جوری داشتیم حرف میزدیم که من یاد هان افتادم وای امروز قرارع برع وای من چرا اومدم
سایا من باید برم فرودگاه باشع
سایا: یاااا چراااا...ا/ت: هان که یادت میاد بهت گفتم دارع میرع امریکا
سایا: باشه پس منم میام...
رفتیم و سوار ماشین شدیم بعد از ۴۰ دقیقه رسیدم فرودگاه از دور هان رو دیدم که داره دنبال من میگرده به سایا گفتم بیا اونجاست رفتیم
سمتش سلام پسر جنتلمن ... هان: سلام بر دختر
خفن فکر کردم یادت رفته ....ا/ت منو از یاد رفتن
خیال کردی ...هان: خخخخ
ا/ت: ام راستی ایشون سایا هستن دختر عمع بنده ...هان: سلام خشبختم....سایا: مم..ممنون منم خوشبختم از دیدنتون ا/ت دربارتون زیاد بهم گفته...هان: خوب
ا/ت: در حال حرف زدن بودیم که هان گفت وقت رفتن رسید رفتم و بغلش کردم
سایا هم بغلش کرد .... رفتیم
خونه دیگه چون مدرسه دیگه تموم شده بود
و من اصن حوصله مدرسع رو نداشتم
به سایا گفتم : بیا بریم خرید کنیم خیلی وقته خرید نرفتم.....سایا: ارع خوبه بریم
رفتیم بیرون و سوار ماشین شدیم.....
[ میدونم کم بود به بزرگی خودتون ببخشید]
{فردا پارت بعدی گذاشتع میشه}
مهم تر ازهمه👇
( حمایت کنید اااااا)
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین
۱۵.۶k
۱۹ اسفند ۱۴۰۱