آدمهای عجیبی هستیم

آدم‌های عجیبی هستیم"
گوشه‌ای می‌نشینم، حسرت می‌خوریم.
حسرت "حرف‌هایی"که نزدیم!
حسرت "کار‌هایی" که نکردیم!
حسرت "عشق ورزیدن‌هایی" که جایش را به کینه و تنفر داده بود!
حسرت "قدم‌هایی" که بر نداشتیم!
حسرت "لحظاتی"که گذشت و قدر ندانستیم!
اما"امروز را هم قدر نمی‌دانیم!
★"می‌گذاریم تا بگذرد"★
بازهم حال را از دست می‌دهیم و جایش را به گذشته‌ای می‌دهیم که روزی، قابی چوبی برای حسرت‌هایمان می‌شوند!
"آینده‌ی" خوبی را هم نخواهیم داشت؛
می‌دانی چرا؟
چراکه آینده‌ هم، عکس همان قاب چوبی گذشته‌هاست.
#مائده_ش

پیج تلگرام ما 👇
🌐 https://t.me/kanaledelneveshte

پیج اینستاگرام ما 👇
🌐 https://www.instagram.com/asheghane__delneveshte/

آدرس سایت ما 👇
🌐 www.romankade.com/category/دلنوشته-های-عاشقانه/
دیدگاه ها (۱)

تو نمی‌دانی عطر این روزهایت چه بر سر من هوایی آورده است...#ع...

دلتنگی همیشه بد نیستگاهی به یاد می آورد دستانی را که برای زد...

خداوندا میدانی نفس هایم چرا اینگونه بی قراری میکنند پروردگار...

دانلود رمان پناه | رمانکده نوشته : مهشاد خواجویی📍 دانلود نسخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط