...🗣
...🗣
من آدم مغروری نیستم!
من فقط از پیراهن های تنگی که مناسب اندام آدم نیستند و محکم گلوی آدم را میگیرند و میخواهند خفه ات کنند و تمام شلوارهای گشادی که به پاچهی آدم میپیچند و راه رفتن را برای آدمها مشکل میکنند و هر کارشان هم که میکنی، باز قالب بدن نمیشوند، میترسم.
من میترسم! من از این همه پیچ هرز، که خوب جا نمیروند، خوب بسته نمیشوند و دندههایشان ساییده شده است و از ریخت افتاده و گشاد شده و دیگر نمیتوانند چفت خودشان را پیدا کنند، میترسم.
من از این همه گروه خونی متفاوت، که به هم نمیخورند و اگر با هم مخلوط شوند، لخته میکنند و آدم را تا مرز سکته پیش میبرند، میترسم.
دوست داری راستش را بگویم؟!
من از آغوشی که هم اندازهی آغوش خودم نیست، میترسم.
به من مغرور نگو، من فقط میترسم...
#پرهام_جعفری
#عکس_نوشته_عاشقانه_ساسان
من آدم مغروری نیستم!
من فقط از پیراهن های تنگی که مناسب اندام آدم نیستند و محکم گلوی آدم را میگیرند و میخواهند خفه ات کنند و تمام شلوارهای گشادی که به پاچهی آدم میپیچند و راه رفتن را برای آدمها مشکل میکنند و هر کارشان هم که میکنی، باز قالب بدن نمیشوند، میترسم.
من میترسم! من از این همه پیچ هرز، که خوب جا نمیروند، خوب بسته نمیشوند و دندههایشان ساییده شده است و از ریخت افتاده و گشاد شده و دیگر نمیتوانند چفت خودشان را پیدا کنند، میترسم.
من از این همه گروه خونی متفاوت، که به هم نمیخورند و اگر با هم مخلوط شوند، لخته میکنند و آدم را تا مرز سکته پیش میبرند، میترسم.
دوست داری راستش را بگویم؟!
من از آغوشی که هم اندازهی آغوش خودم نیست، میترسم.
به من مغرور نگو، من فقط میترسم...
#پرهام_جعفری
#عکس_نوشته_عاشقانه_ساسان
۱.۲k
۲۶ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.