دل بستهام از همه عالم به روی دوست

دل بسته‌ام از همه عالم به روی دوست
وز هر چه فارغیم، به‌جز گفتگوی دوست
ما را زمانه دل نفریبد به هیچ روی
اِلّا به موی دلکش و روی نکوی دوست
باغ بهشت کائن همه وصفش کنند نیست
جز جلوه‌ای ز صحن مصفای کوی دوست
گل‌های باغ با همه شادابی و نشاط
خار آیدم به دیده نبینم چو روی دوست
یک موی یار خویش به عالم نمی‌دهم
ما بسته‌ایم رشته جان را به موی دوست
بر ما غم زمانه زهر سو که رو کند
مائیم و روی دل به همه حال سوی دوست
ما جز رضای دوست تمنا نمی‌کنیم
چون آرزوی ماست همه آرزوی دوست
احمد شهنا
دیدگاه ها (۱۷)

ای دوست به دوستی قرینیم تو راهر جا که قدم نهی زمینیم تو رامو...

چه شد در من نمی دانمفقط دیدم پریشانمفقط یک لحظه فهمیدمکه خیل...

من ناخدای عشقم ، طوفان حریف من نیستمن عاشق تو هستم مجنون رقی...

دوستی فصل قشنگیست پر از لاله سرخدوستی تلفیق شعور من و توستدو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط