🌷 شهید علی محمودوند
🌷 #شهید_علی_محمودوند
ولادت : ۱۳۴۳/۴/۶ - تهران
شهادت: ۱۳۷۹/۱۱/۲۲ - فکه (در حین تفحص)
آرامگاه: تهران - گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها
منطقه #والفجر_مقدماتی بودیم.با هم تفحص می کردیم و جلو میرفتیم.
شروع کرد به تعریف کردن از یک دوست قدیمی. گفت: « #تخریبچی بود از بچه محلهایمان. چقدر خاطره داشتیم باهم.» آهی کشید، سرش را انداخت پایین و زیر لب گفت:
خودم همین اطراف ولش کردم و رفتم. اما بهش قول دادم بر میگردم و می برمش. صورتش یک جوری شد، انگار که شرمنده باشد.
جلوتر که رفتیم چیزی پشت بوتهها توجهمان را جلب کرد. دویدیم طرفش. آوردیمش بیرون. شهید بود کارتش را پیداکرد و خاکها را زد کنار.
💠 اسمش را که خواند استخوانهایش را چسباند به سینه اش. میبوسید و گریه میکرد. به قولش عمل کرده بود.
#خاکیان_خدایی
ولادت : ۱۳۴۳/۴/۶ - تهران
شهادت: ۱۳۷۹/۱۱/۲۲ - فکه (در حین تفحص)
آرامگاه: تهران - گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها
منطقه #والفجر_مقدماتی بودیم.با هم تفحص می کردیم و جلو میرفتیم.
شروع کرد به تعریف کردن از یک دوست قدیمی. گفت: « #تخریبچی بود از بچه محلهایمان. چقدر خاطره داشتیم باهم.» آهی کشید، سرش را انداخت پایین و زیر لب گفت:
خودم همین اطراف ولش کردم و رفتم. اما بهش قول دادم بر میگردم و می برمش. صورتش یک جوری شد، انگار که شرمنده باشد.
جلوتر که رفتیم چیزی پشت بوتهها توجهمان را جلب کرد. دویدیم طرفش. آوردیمش بیرون. شهید بود کارتش را پیداکرد و خاکها را زد کنار.
💠 اسمش را که خواند استخوانهایش را چسباند به سینه اش. میبوسید و گریه میکرد. به قولش عمل کرده بود.
#خاکیان_خدایی
۷۵۹
۰۶ اسفند ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.