در هنگام جنگ جهانی دوم بعد از چند هفته بالاخره یک سرباز

‍ در هنگام جنگ جهانی دوم بعد از چند هفته بالاخره یک سرباز موفق میشود چند روز مرخصی بگیرد.
وقتی به محل سکونت خود میرسد متوجه یک کامیون حامل تعدادی جنازه میشود که بسمت قبرستان میرفت وخبر دار میشود که دشمن آن منطقه را بمباران کرده است لذا برای آخرین بار قصد داشت به جنازه همشهریهایش نگاهی بیندازد که متوجه میشود کفشی در میان اجساد وجود دارد که شباهت به کفش همسرش دارد وبسرعت بسمت خانه میدود ومتوجه میشود خانه اش ویران شده لذا پس از این شوک بزرگ خود را به کامیون میرساند وآن جنازه را تحویل میگیرد که در قبرستان دسته جمعی دفن نشود وبا مراسم واحترام خاص دفن نماید ولی متوجه میشود جنازه همسرش هنوز نفس میکشد.
لذا او را به بیمارستان میرساند وان زن زنده میماند.
وسالها بعد صاحب فرزندی از آن زن میگردد.
زنی که قرار بود زنده بگور شود.
اسم کودکی که دنیا آمد ولادمیر پوتین .رئیس فعلی روسیه است.

این داستان را هیلاری کلینتون در کتابش بنام گزینه های سخت قید کرده است.
عکس ماریا با پسرش ولادمیر((خرس روسی))
دیدگاه ها (۷)

فــدای نــاز چشمــانت عجب زیبــاست چشمـــانتنمیـــدانــم ولـ...

ما کلاس اول دبستان بودیم.‌این اخوی مان که اکنون دو سال از ما...

آیا میدانید قبر امیر کبیر کجاست ؟اصلا تا حالا فکر کردین مزار...

زین پس در هنگام نفرین کردن دشمنانتان، به جای واگذار کردن آنا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط