تمام آرزوهایم رادرچمدان سکوتم ریخته امچمدان بسته ومن درابتدای جاده ای پر تلاطمپای برهنه،جاده خیس وبس ناهموارچه راه درازی پیش روستبی همقدم منتنهاویک چمدان پرازحسرت