انتحاری
کسی که به خود کمربند انفجاری می بندد تا جهان را اصلاح کند، نه مصلح است نه معتقد؛ بیماری خشمگین است که از خود و جهانش منزجر است.
کسی که فقط با ویرانی در پی آبادانی ست، آبادگر نیست؛ انسان فرو ریخته ای ست که تخریب هر چیز قدری به او تسلی می بخشد.
او از تماشای ویرانی لذت می برد چون حس می کند فقط او نیست که فرو ریخته او با هر مخروبه ای همذات پنداری می کند زیرا خود را در آن می بیند: مخروبه زبان، مخروبه فرهنگ، مخروبه اخلاق...
آبادی ادب می خواهد، ویرانی اما بی ادب است.
خراب کردن قاعده ندارد، آبادی اما اصول دارد.
استیصال یعنی از ریشه برکندن و آدمِ مستأصل یعنی ریشه برکنده شده؛ آدم، مستأصل که شد خطرناک می شود؛ چون بی ریشه می خواهد ریشه خیلی چیزها را بر کند.
آدم باید حواسش به ریشه هایش باشد وگرنه مستأصل می شود و استیصال وحشتناک است.
برای درست کردن همیشه لازم نیست که خراب کنی.
کمر بند انتحاری را از دور زندگی ات باز کن، پیش از آنکه بکُشی کشته خواهی شد؛ زندگی را باید با زندگی ساخت نه با مرگ.
عرفان نظرآهاری
#افغانستان
کسی که فقط با ویرانی در پی آبادانی ست، آبادگر نیست؛ انسان فرو ریخته ای ست که تخریب هر چیز قدری به او تسلی می بخشد.
او از تماشای ویرانی لذت می برد چون حس می کند فقط او نیست که فرو ریخته او با هر مخروبه ای همذات پنداری می کند زیرا خود را در آن می بیند: مخروبه زبان، مخروبه فرهنگ، مخروبه اخلاق...
آبادی ادب می خواهد، ویرانی اما بی ادب است.
خراب کردن قاعده ندارد، آبادی اما اصول دارد.
استیصال یعنی از ریشه برکندن و آدمِ مستأصل یعنی ریشه برکنده شده؛ آدم، مستأصل که شد خطرناک می شود؛ چون بی ریشه می خواهد ریشه خیلی چیزها را بر کند.
آدم باید حواسش به ریشه هایش باشد وگرنه مستأصل می شود و استیصال وحشتناک است.
برای درست کردن همیشه لازم نیست که خراب کنی.
کمر بند انتحاری را از دور زندگی ات باز کن، پیش از آنکه بکُشی کشته خواهی شد؛ زندگی را باید با زندگی ساخت نه با مرگ.
عرفان نظرآهاری
#افغانستان
۲.۸k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.