ویژه نامه فاطمیه.. پاسخ شبهات (۱)⭕ ️ هنگام یورش طغیانگر
#ویژه_نامه_فاطمیه..#پاسخ_شبهات (۱)⭕ ️ هنگام یورش طغیانگران بر حضرت فاطمه زهرا علیها السلام، امیرمؤمنان کجا بودند؟
جوانمردی و شهامت حضرت در برابر این جنایت زشت و دهشتناک چگونه بود؟ و دلایل ما پیرامون این موضع چیست؟✍ 🏼 پاسخ حضرت آیت الله سید محمدصادق روحانی دامت برکاته:
🔍 شایسته است پیش از پاسخ به این پرسش، به این نکته مهم توجّه دهم که: ما به این خاطر که رهروان مذهب اهل بیت علیهم السلام هستیم، به تسلیم در برابر آموزه ها و امر و نهی آنان فرمان یافته ایم، گرچه حقیقت فرمان یا هشداری از آنان برای ما روشن نباشد...
چرا که بسا در این موارد راز و حکمتی باشد که ما از آن آگاهی نیافته ایم!
🔹 از پیشوایان اهل بیت این روایت رسیده است که:
إنَّ أمْرَنا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لا یَحْتَمِلُهُ إلّا مَلَکٌ مِقرَّبٌ، أَوْنَبِیٌّ مُرْسَلٌ، أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَاللّهُ قَلْبَةُ لِلْإیْمانِ... [خصال ص ۲۹۰]
بی تردید کار و راه ما دشوار و دشواری آور است و جز فرشته مقرّب یا پیامبر فرستاده شده یا بنده ای که خدا قلب او را به #ایمان آزموده است، کسی بار مسئولیت آن را نمی تواند به دوش کشد.
⭕ ️ امّا موضع امیرمؤمنان در این داستان غم انگیز و فاجعه بار...
آری، درست است که امیرمؤمنان علیه السلام، سالار همه غیرتمندان و حق طلبان روزگاران است، امّا اگر شرایط روزگار و ماندگاری دین و آیین چنان بطلبد که آن حضرت بر هر بیدادی در حقّ خود و خاندانش شکیب ورزد، آیا باز هم می تواند دست به شمشیر شجاعت و مقاومت ببرد؟!
👈 🏼 به ویژه که از برادرش رسول خدا صلی الله علیه وآله در این مورد آینده نگری و اخباری در باره رویدادهای تلخ پس از رحلت آن بزرگوار نزد اوست، و پیامبر خدا آن حضرت را در برابر آن رویدادهای تلخ آگاه ساخته و به شکیب و بردباری فرمان داده است.
🔸 و همان تجاوزکاران نیز از این اخبار و احادیث آگاهی داشتند و به همین جهت هم، گستاخی تهاجم به خانه او را در خود یافته اند و بر بیدادی زشت و ظالمانه دست می یازند.
⛔ ️ آیا امیرمؤمنان در این شرایط می تواند فرمان شکیبایی پیامبر را فراموش کند و با تکیه بر دلیری و توانایی اش پاسخ آنان را با شمشیر عدالت بدهد؟! روشن است که هرگز؛ به برخی از روایات رسیده در این مورد بنگرید:
📜 از جمله آن روایات، این است که سُلیم بن قیس در کتاب خویش چنین آورده است:
آنگاه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله روی به سوی دخترش فاطمه زهرا علیها السلام نمود و با اندوهی جانکاه فرمود:
فاطمه جان! تو نخستین فرد از خاندانم هستی که به من خواهد پیوست. دخترم! تو سالار بانوان بهشت هستی و با این وصف، پس از من ظلم و دشمنی سختی خواهی دید، تا جایی که تو را کتک می زنند و یکی از دنده هایت شکسته می شود! خدای قاتل تو را لعنت کند
[کتاب سلیم بن قیس ص ۴۲۷، احتجاج طبرسی ج ۱ ص ۱۱۱ و الغیبه ص ۱۹۳]
🔹 در ادامه روایت آورده است که سپس آن حضرت رو به امیرمؤمنان علیه السلام نمود و فرمود:
امّا تو ای أبالحسن! پس از من #جامعه و امّت نسبت به تو #مکر و عهدشکنی می کند. در آن شرایط دشوار اگر یارانی استوار و کافی یافتی، بر ضدّ فریب و بیداد جهاد کن...
⭕ ️ و گرنه دست نگاهدار و خون خود را حفظ نما، و بدان که #شهادت بر سر راه توست و فرجام کارت شهادت در راه خداست.
[کتاب سلیم بن قیس ص ۴۲۷؛ احتجاج طبرسی ج ۱ ص ۱۱۱؛ الغیبه ص ۱۹۳]🗞 نیز در منابع مختلف در شرح رویداد تلخ یورش بر خانه فاطمه علیها السلام چنین آمده است:
🔴 علی "علیه السلام" در یورش سپاه استبداد به خانه اش، دلیرانه از جای جست و کمربند «عمر» را گرفت و او را چنان بر زمین کوبید که بینی و گردنش به شدّت درد گرفت و آن حضرت تصمیم گرفت تا او را به کیفر تجاوزگری و شرارتش بکشد...
🔸 که ناگاه سخن پیامبر خدا و سفارش او را به یاد آورد، و ناگاه «عمر» را رها کرد و خروشید که:
وَ الَّذِی أَکْرَمَ مُحَمَّداً بِالنُّبُوَّةِ یَابْنَ صَهّاک! لَولا کِتابٌ مِنَاللّهِ سَبَقَ، وَ عَهدهُ إلی رَسُولِ اللّهِ لَعَلِمْتَ أَنَّکَ لاتَدْخُلُ بَیْتِی...
[بیت الأحزان ص ۱۱۰؛ بحارالانوار ج ۲۸ ص ۲۶۶؛ تفسیر قمّی ج ۲ ص ۱۵۹]
هان ای پسر صهّاک! به آن خدایی که محمّد صلی الله علیه و آله را به رسالت گرامی داشت...
اگر خواست و نوشته حکیمانه خدا بر این رویداد پیشی نگرفته بود و عهد او با پیامبرش نبود
جوانمردی و شهامت حضرت در برابر این جنایت زشت و دهشتناک چگونه بود؟ و دلایل ما پیرامون این موضع چیست؟✍ 🏼 پاسخ حضرت آیت الله سید محمدصادق روحانی دامت برکاته:
🔍 شایسته است پیش از پاسخ به این پرسش، به این نکته مهم توجّه دهم که: ما به این خاطر که رهروان مذهب اهل بیت علیهم السلام هستیم، به تسلیم در برابر آموزه ها و امر و نهی آنان فرمان یافته ایم، گرچه حقیقت فرمان یا هشداری از آنان برای ما روشن نباشد...
چرا که بسا در این موارد راز و حکمتی باشد که ما از آن آگاهی نیافته ایم!
🔹 از پیشوایان اهل بیت این روایت رسیده است که:
إنَّ أمْرَنا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لا یَحْتَمِلُهُ إلّا مَلَکٌ مِقرَّبٌ، أَوْنَبِیٌّ مُرْسَلٌ، أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَاللّهُ قَلْبَةُ لِلْإیْمانِ... [خصال ص ۲۹۰]
بی تردید کار و راه ما دشوار و دشواری آور است و جز فرشته مقرّب یا پیامبر فرستاده شده یا بنده ای که خدا قلب او را به #ایمان آزموده است، کسی بار مسئولیت آن را نمی تواند به دوش کشد.
⭕ ️ امّا موضع امیرمؤمنان در این داستان غم انگیز و فاجعه بار...
آری، درست است که امیرمؤمنان علیه السلام، سالار همه غیرتمندان و حق طلبان روزگاران است، امّا اگر شرایط روزگار و ماندگاری دین و آیین چنان بطلبد که آن حضرت بر هر بیدادی در حقّ خود و خاندانش شکیب ورزد، آیا باز هم می تواند دست به شمشیر شجاعت و مقاومت ببرد؟!
👈 🏼 به ویژه که از برادرش رسول خدا صلی الله علیه وآله در این مورد آینده نگری و اخباری در باره رویدادهای تلخ پس از رحلت آن بزرگوار نزد اوست، و پیامبر خدا آن حضرت را در برابر آن رویدادهای تلخ آگاه ساخته و به شکیب و بردباری فرمان داده است.
🔸 و همان تجاوزکاران نیز از این اخبار و احادیث آگاهی داشتند و به همین جهت هم، گستاخی تهاجم به خانه او را در خود یافته اند و بر بیدادی زشت و ظالمانه دست می یازند.
⛔ ️ آیا امیرمؤمنان در این شرایط می تواند فرمان شکیبایی پیامبر را فراموش کند و با تکیه بر دلیری و توانایی اش پاسخ آنان را با شمشیر عدالت بدهد؟! روشن است که هرگز؛ به برخی از روایات رسیده در این مورد بنگرید:
📜 از جمله آن روایات، این است که سُلیم بن قیس در کتاب خویش چنین آورده است:
آنگاه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله روی به سوی دخترش فاطمه زهرا علیها السلام نمود و با اندوهی جانکاه فرمود:
فاطمه جان! تو نخستین فرد از خاندانم هستی که به من خواهد پیوست. دخترم! تو سالار بانوان بهشت هستی و با این وصف، پس از من ظلم و دشمنی سختی خواهی دید، تا جایی که تو را کتک می زنند و یکی از دنده هایت شکسته می شود! خدای قاتل تو را لعنت کند
[کتاب سلیم بن قیس ص ۴۲۷، احتجاج طبرسی ج ۱ ص ۱۱۱ و الغیبه ص ۱۹۳]
🔹 در ادامه روایت آورده است که سپس آن حضرت رو به امیرمؤمنان علیه السلام نمود و فرمود:
امّا تو ای أبالحسن! پس از من #جامعه و امّت نسبت به تو #مکر و عهدشکنی می کند. در آن شرایط دشوار اگر یارانی استوار و کافی یافتی، بر ضدّ فریب و بیداد جهاد کن...
⭕ ️ و گرنه دست نگاهدار و خون خود را حفظ نما، و بدان که #شهادت بر سر راه توست و فرجام کارت شهادت در راه خداست.
[کتاب سلیم بن قیس ص ۴۲۷؛ احتجاج طبرسی ج ۱ ص ۱۱۱؛ الغیبه ص ۱۹۳]🗞 نیز در منابع مختلف در شرح رویداد تلخ یورش بر خانه فاطمه علیها السلام چنین آمده است:
🔴 علی "علیه السلام" در یورش سپاه استبداد به خانه اش، دلیرانه از جای جست و کمربند «عمر» را گرفت و او را چنان بر زمین کوبید که بینی و گردنش به شدّت درد گرفت و آن حضرت تصمیم گرفت تا او را به کیفر تجاوزگری و شرارتش بکشد...
🔸 که ناگاه سخن پیامبر خدا و سفارش او را به یاد آورد، و ناگاه «عمر» را رها کرد و خروشید که:
وَ الَّذِی أَکْرَمَ مُحَمَّداً بِالنُّبُوَّةِ یَابْنَ صَهّاک! لَولا کِتابٌ مِنَاللّهِ سَبَقَ، وَ عَهدهُ إلی رَسُولِ اللّهِ لَعَلِمْتَ أَنَّکَ لاتَدْخُلُ بَیْتِی...
[بیت الأحزان ص ۱۱۰؛ بحارالانوار ج ۲۸ ص ۲۶۶؛ تفسیر قمّی ج ۲ ص ۱۵۹]
هان ای پسر صهّاک! به آن خدایی که محمّد صلی الله علیه و آله را به رسالت گرامی داشت...
اگر خواست و نوشته حکیمانه خدا بر این رویداد پیشی نگرفته بود و عهد او با پیامبرش نبود
۲.۶k
۰۴ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.