باز شب شد

باز شب شد،
در خیالم
مقصدم
آغوش توست ...


#باران_قیصری
#ازدواج
دیدگاه ها (۳)

شب شد و باز غم تو به سراغم آمدبار این خاطره ها روی دلم سنگین...

به جان صدا زدم تو را ، تو ای همه وجود من به جان تو قسم ، توی...

در پیلهِ تنهاییِ خود مانده ام ای عشق بعد از تو دگر حالتِ پرو...

#خوراکی

عاشقانه های شبنم

سپس لبخندی زد و گفت: "اگر شبی در زیر این اسمان در اغوشم به خ...

✍️عشق شاید همین است؛همین ک چشم هایم جز چشم های تو هیچ نمی بی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط