قدیما

قدیما
یه روز جمعه بود
و یه خونه پدربزرگ
و دور هم جمع بودنها
این روزا پر از تعطیلی،
ولی کو پدربزرگ؟
کو دور هم بودن؟
کو اون خونه؟
دلم برای اون روزا تنگ شده...

🍃 🌸
دیدگاه ها (۷)

دستم را که میگیری …نبض دلتنگی به شماره می افتد! نگاهم که می ...

عشق یعنی نفس کشیدن هایم در سینه ام درگیر نام تو باشد , عشق ی...

زندگی، هنر نقاشی کردن بدون پاک کن است. بکوش چنان زندگی کنی ک...

خداوند از غیب اسمانها و زمین اگاه استو آنچه را که در درون دل...

قدیما یه پنجشنبه جمعه بود ویه خونه پدربزرگبا فک و فامیلاین ر...

یه یادآوری روزانه وسط این همه کار...:)💌💕:خدایا،در میان این ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط