شعر ادبیات شاعر چکامه های باران امیر علی قربانی
📝ℒℯ𝒶
حکایت زیباییست
آغاز فصل زرد و نارنجی برگ ها
هوای نیمه ابری
باران
فندک و سیگاری روشن
خیره بر صورت خیس پنجره ها
غرق رویای توام
صحبت از
معشوقه ی سر به هوای آبان است
کوچه باغ شعر را
آب و جارو باید کرد
شاید با هم نوش کردیم
دیداری ، لمس تنی ، آغوشی
چه فرقی میکند ،کجا باشیم
در کافه ایی دنج کنار هم !
تا که آرام و آهسته
کنار گوشت نجوا کنم
#دوستت_دارم مجنون جان
یا کنار شومینه
تو روزنامه ات را بخوانی
من هم موهایم را باز کنم
و بهم بریزم جهانت را
مرا دریاب
مرا دریاب
واژه ها در رگ سخن می جوشد
حصار کلمات را خواهم شکست
فصل فصل جنون شعر من است
برای گم شدن در تو آماده ام ؛؛ ؛؛
#لــئا_فرد
#پاییز_فصل_جنون_شعر_من_است🍂
#من_درپاییز_عاشق_ترم 🍂
@Le_a_nevesht
حکایت زیباییست
آغاز فصل زرد و نارنجی برگ ها
هوای نیمه ابری
باران
فندک و سیگاری روشن
خیره بر صورت خیس پنجره ها
غرق رویای توام
صحبت از
معشوقه ی سر به هوای آبان است
کوچه باغ شعر را
آب و جارو باید کرد
شاید با هم نوش کردیم
دیداری ، لمس تنی ، آغوشی
چه فرقی میکند ،کجا باشیم
در کافه ایی دنج کنار هم !
تا که آرام و آهسته
کنار گوشت نجوا کنم
#دوستت_دارم مجنون جان
یا کنار شومینه
تو روزنامه ات را بخوانی
من هم موهایم را باز کنم
و بهم بریزم جهانت را
مرا دریاب
مرا دریاب
واژه ها در رگ سخن می جوشد
حصار کلمات را خواهم شکست
فصل فصل جنون شعر من است
برای گم شدن در تو آماده ام ؛؛ ؛؛
#لــئا_فرد
#پاییز_فصل_جنون_شعر_من_است🍂
#من_درپاییز_عاشق_ترم 🍂
@Le_a_nevesht
۳.۸k
۰۵ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.